بزرگترین خدمت دولتمردان دخالت نکردن در بازار سرمایه است

شاپور شهبازی، کارشناس بازار سرمایه

بازار سرمایه روزهای بد خود را نشان داده است. طی فقط هفت ماه اخیر ما هم شاهد جهش خیره کننده و ورود حجم نقدینگی زیاد به بازار بودیم و بلافاصله پس از آن شاهد ریزش شدید و فرسایشی در شاخص بودیم. برای تحلیل این وضعیت، روان شناسی به تنهایی نمی تواند این تحرک شدید و تغییر رفتار در بورس را توضیح دهد. درک نوسان های شدید از خوش بینی به بدبینی مستلزم فهم علت افزایش بسیار سریع و تشکیل حباب ها است. اقتصاددان ها معمولا حباب را شرایطی می دانند که در آن قیمت یک دارایی با ارزش ذاتی آن منطبق نباشد. این توصیف تاحدودی ناقص است چرا که اختلاف میان قیمت های سهام و ارزش ذاتی آن آنقدر متداول است که می توان گفت حباب ها یک خاصیت دائمی بورس اوراق بهادار هستند. تعریف قابل درک تر از حباب به شرایطی بر می گردد که در آن بازارها ارزش گذاری فوق العاده بالایی را به دارایی ها اختصاص می دهند. قیمت آن قدر بالا می رود که امکان محاسبه سودهای ایجاد شده جهت پرداخت سود سهام به هیچ وجه تناسبی با قیمت سهام پیدا نمی کند. به کلام دیگر در زمان حباب به طور مثال قیمت های سهام یک شرکت در نقطه ای حدود 100 برابر در آمدهایش قرار می گیرد. تنها راه برای کسب سود از سهام فروش آن ها می باشد. آیا واقعا با توجه به شرایط کلی اقتصاد کشور در نقطه اوج شاخص بورس آیا میانگین قیمت به درآمد بازار سرمایه در این حد و اندازه بود که آن را حباب بنامیم؟ به نظر می آید شاید در مورد برخی از سهام ها دچار به اصطلاح حباب شده باشیم اما قطعا در کلیت بازار سرمایه به هیچ عنوان این امر مصداقی نداشت.

تعریف قابل درک تر از حباب به شرایطی بر می گردد که در آن بازارها ارزش گذاری فوق العاده بالایی را به دارایی ها اختصاص می دهند. قیمت آن قدر بالا می رود که امکان محاسبه سودهای ایجاد شده جهت پرداخت سود سهام به هیچ وجه تناسبی با قیمت سهام پیدا نمی کند.

اما چه شد که بازار این چنین سقوطی آزاد علی رغم رشد نرخ دلار را تجربه کرده است و کماکان امیدی به اصلاح آن در بازار وجود ندارد. بر اساس عقیده میلتون فریدمن بحران های بزرگ ناشی از عوامل بیرونی می باشد که توسط دولت ها ایجاد می شوند و اما جواب به چرایی وضعیت فعلی هم در همین دخالت ها و ایجاد اخلال در نظام بازار است. زمانی که چه در هنگام بالا رفتن شاخص هیچ برنامه ای برای سیراب شدن ولع تقاضا جدید مثلا از طریق عرضه های اولیه یا عرضه های دولتی وجود نداشت متاسفانه به سیاست های آزمون و خطا روی آوردند و هنگامی که موفق به اخلال در مکانیزم بازار شدند به خیال خود جلوی حبابی شدن بازار را گرفته اند اما غافل از آن بودند که این سرآغاز وضعیتی است که اعتماد در بازار سرمایه کمرنگ می شود.

هر موقع در بازار سرمایه اعتماد کمرنگ شود ما شاهد بحران خواهیم بود. پس از شروع ریزش بازار نیز متاسفانه با دخالت های نابجا و ایجاد محدودیت های سلیقه ای و خودساخته سیاست گذاران باعث طولانی شدن اصلاح بازار شدند. در واقع در آتش بی اعتمادی ایجاد شده دمیدند. مواردی از جمله ایجاد ممنوعیت فروش برای کدهای فروشنده و سایر محدودیت ها و امنیتی شدن فضای بازار سرمایه سبب شده تا اصلاح قیمت سهام پس از رشد‌های افسارگسیخته یک سال اخیر، فرسایشی شود و نتوان نقطه پایانی برای آن متصور بود. البته در این میان به خاطر جو منفی در میان سهام داران عرضه های اولیه هرچند کوچک نیز موجب اعتراض شده است. هر چند عرضه های اولیه شرکت های کوچک در عمل تاثیری بر افت شاخص و جذب نقدینگی ندارند اما بر جو روانی تاثیر دارند که سیاست گذاران بازار سرمایه می توانند به صورت موقت این عرضه ها را متوقف کنند.

سیاست‌‌‌ های حساب نشده و غیر کارشناسی دولتمردان در دعوت سرمایه‌گذاران خرد به بازار سهام در دوره رشد قیمت‌ ها و قوانین سلیقه ای و غیر اصولی و غیر علمی روند معمول بازار را بر هم ریخت و در کنار هراس از ریزش بیشتر قیمت‌ ها، بی‌ اعتمادی سرمایه ‌گذاران را نیز به ‌دنبال داشت.

به تمام موارد ذکر شده وضعیت نابسامان اقتصاد کشور و ترس از سقوط بیشتر ارزش ریال و رکود اقتصادی و تهدیدات بین المللی را نیز اضافه کنید تا این وحشت عمومی در بازار سرمایه را بتوان اندکی درک کرد.

دولتمردان و سیاست گذاران بزرگترین خدمتی که می توانند به بازار سرمایه داشت باشند عدم دخالت در بازار و برهم نزدن مکانیزم بازار می باشد. نوسان همواره ذات بازار سرمایه است. ولی دولت با دخالت های نابجا باعث برهم خوردن تعادل در بازار می شود.