رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از دولت می خواهد؛ شفاف بگوید، پولی که به عنوان یارانه پرداخت نمی کند در کجا هزینه می شود؟

با وجودی که تحریم، اصلی‌ ترین عامل تحمیل شوک به اقتصاد ایران است اما آمار دقیقی از میزان خسارتی که به اقتصاد ایران وارد آورده، منتشر نشده است. لایحه بودجه 1401 هم به گفته دولتی ها با فرض ادامه تحریم ها بسته شده و استدلالشان هم این است که دولت آیت الله رئیسی از ابتدا هم گفته بود برای اقتصاد برنامه دارد و سفره مردم را به مذاکرات گره نخواهد زد.

تیم آیت الله رئیسی معتقد است که ایران حتی بدون رفع تحریم ها هم خوب عمل خواهد کرد. اما این خوش بینی به طبقه متوسط و پایین تر که بزرگترین طبقه اقتصادی در ایران را تشکیل می دهند، آسیب وارد می کند. دولت با وجود این که فضای کسب و کار مخدوش و عرصه برای فعالان اقتصادی تنگ آمده، اما تکیه بر درآمدهای مالیاتی را هم در بودجه گنجانده، در حالی که این بودجه نه تنها کمک کننده طبقات فقیرتر نیست، بلکه به کوچک شدن سفره آن ها هم دامن خواهد زد، چرا که تورم دید خوشبینانه دولت را خنثی خواهد کرد. در این مصاحبه حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و بین المللی به تشریح مسائل بودجه در سایه تحریم پرداخته است:

 تدوین کنندگان بودجه ادعا دارند که این بودجه رشد ۸ درصد را برای اقتصاد می آورد؟ این رشد ۸ درصد چگونه محقق می شود؟

رشد 8درصدی، الزام قانون برنامه توسعه کشور است. زمانی که سند چشم انداز 20 ساله تنظیم شد، در آن سند آمده که ایران در افق 1404 یعنی کمتر از 4 سال دیگر قدرت اول در زمینه های مختلف دفاعی، علمی، اقتصادی با تعامل سازنده با دنیا در بین 26 کشور منطقه است. در این میان چند رقیب اصلی مثل مصر، عربستان، ترکیه و پاکستان را هم داریم. زمانی که سند تنظیم شد برای این که چشم انداز فقط شعار نباشد قانون برنامه برای آن شکل گرفت و همه آن ها که همزمان با چشم انداز شدند، رشد اقتصادی 8% را در برنامه آوردند.

در گذشته عملا اقتصاد ایران هیچ سالی به رشد 8% نرسید، بلکه رشد کمتر از 3%  و گاهی هم رشد منفی را هم تجربه کرد، من امیدوارم که این عدد عملیاتی شود و اگر دولت به همین رشد 8درصد هم برسد یک رکورد است که باید به دولت تبریک گفت

اما در گذشته عملا اقتصاد ایران هیچ سالی به رشد 8% نرسید، بلکه رشد کمتر از 3%  و گاهی هم رشد منفی را هم تجربه کرد، طوری که رقبای ما خیلی پیشرفت کرده اند. بنابراین دولت موظف بوده تا در قانون بودجه رشد 8درصدی را ببیند. رشد 8% باید در زمینه های مختلف، رشد و بهره وری بخش کشاورزی، بخش صنعت، بخش کالاو خدمات، نفت و انرژی صورت بگیرد. اما این که این رشد در این بودجه تا چقدر عملیاتی است، من امیدوارم که عملیاتی شود و اگر دولت به همین رشد 8درصد هم برسد یک رکورد است که باید به دولت تبریک گفت.

مگر در بودجه چه ارقامی برای چه بخش هایی اختصاص دارد که ایجاد رشد می کند؟

کل بودجه شامل دو بخش هزینه ای و درآمدی است که 75% بودجه کشور شامل شرکت های دولتی است که عملا این شرکت ها هیچگونه تعهد و کمکی به توسعه کشور نمی کنند، بلکه باری در توسعه کشور هستند که این بزرگترین ضعف بودجه کشور است. این شرکت ها عمدتا زیانده و آوار بر توسعه کشور هستند.

دلیلش هم این است که منافع سیاسی و اختصاصی جریان های تصمیم گیر در کشور باعث شده هیچ وقت در کشور  خصوصی سازی واقعی صورت نگیرد به گونه ای که هنوز 75% کشور دولتی باقی مانده است. خیلی از سیاسیون هیچ وقت بازنشسته نمی شوند بلکه در هئیت مدیره ها جذب می شوند و خود آن ها افرادی را جذب می کنند که عملا شرکت های دولتی 75% بودجه کشور را فاسد کرده است.

بنابراین بحث من و شما به 25% مابقی برمی گردد. جایی که هزینه دولت وجود دارد، اینجا است که آیا دولت به رقم 8% می رسد یا خیر. هرچه سهم جاری دولت کمتر شود جای بیشتر به توسعه و عمران داده می شود و رشد کشور بیشتر تضمین می شود. اما در طول ایام، بودجه عمومی کشور خیلی افزایش پیدا کرده است. این رانتِ در بالا و پوپولیسمِ در پایین اثر ضد توسعه ای دارد.

منافع سیاسی و اختصاصی جریان های تصمیم گیر در کشور باعث شده هیچ وقت در کشور خصوصی سازی واقعی صورت نگیرد. خیلی از سیاسیون هیچ وقت بازنشسته نمی شوند بلکه در هئیت مدیره ها جذب می شوند و خود آن ها افرادی را جذب می کنند که عملا شرکت های دولتی 75% بودجه کشور را فاسد کرده است

در بودجه 1401 که دولت رشد پنج و نیم برابری درآمدهایی را در حوزه هایی مثل نفت و گاز، مالیات و فروش اموال دولتی پیش بینی کرده است، اگر این رشد تامین شود و خوب هزینه شود، می تواند بخشی از ارقام توسعه ای را تامین کند و کشور را یک تکانی بدهد. اما اعتقاد من بر این است که باید بگویم رشد پنج و نیم برابری درآمدها فعلا خوشبینانه است. البته خیلی امیدوار هستم مذاکرات برجامی به نتیجه برسد که حداقل بخش مربوط به نفت و گاز تقویت شود که اگر این امکان صورت بگیرد، باید گفت در بخش  نفت، گاز و انرژی امکان رسیدن به رشد بالای 8% حتما شکل می گیرد.

میزان افزایش مالیات گفته می شود بالای ۶۰ درصد است؟ در شرایط عادی افزایش هر رقمی به میزان ۶۰‌درصد نوعی شوک در اقتصاد محسوب نمی شود؟

از این جهت شوک به حساب می آورم که بودجه کشورهای مختلف در دنیا هیچگاه به یکباره یک سال درآمد مالیاتی خود را 62% افزایش نمی دهند. در واقع بودجه مالیاتی که دولت تعریف کرده این درآمد ضد توسعه ای است. یعنی افزایش 62درصدی درآمد مالیاتی کشور وارد آوردن فشار بر بخش های مولد در جامعه است.

در دنیا فقط 4% درآمدهای مالیاتی، مالیات بخش ثروت و دارایی است، آن هم عمدتا مالیات بر ارث، انتقال اموال و غیره است و بیش از 94% مالیات، مالیات هایی است که به حوزه توسعه، تولید و خدمات ارتباط دارد و افرادی که مالیات می دهند درصد سود لازم را برده اند، بعد مالیات خود را پرداخت می کنند. یعنی رونق هرچه بیشتر باشد مالیات هم بیشتر است. ولی وقتی در ایران رکود داریم، تحمیل این مالیات نتیجه ای جز خروج 8 میلیارد دلار پول از ایران و پیوستن به حوزه مسکن در ترکیه ندارد چیزی که در نیمه اول امسال خود را نشان داد.

بنابراین بار عمده این مالیات بر دوش طبقات متوسط به بالا خواهد بود که یا کار خود را تعطیل خواهند کرد و یا وارد حوزه هایی خواهند شد که در آن امکان فرار مالیاتی یا حداقل، ندادن مالیات وجود داشته باشد. در نتیجه تحمیل مالیات باعث فرار سرمایه گذاران یا حداقل عدم جذب سرمایه گذاران جدید به کشور را به دنبال خواهد داشت.

وقتی در ایران رکود داریم، تحمیل این مالیات نتیجه ای جز خروج 8 میلیارد دلار پول از ایران و پیوستن به حوزه مسکن در ترکیه ندارد چیزی که در نیمه اول امسال خود را نشان داد، در نتیجه تحمیل مالیات باعث فرار سرمایه گذاران یا حداقل عدم جذب سرمایه گذاران جدید به کشور را به دنبال خواهد داشت

واقعا چرا دولت فکر می کند باید یک شوک مالیاتی به کشور بدهد؟

البته دولت به دنبال شوک نیست بلکه دنبال کار کردن است. اما توسعه در کشور هنوز مظلوم است. در دنیا رفتارهای سیاسی، اجتماعی و بین المللیِ خود را در قالب توسعه ای تعریف می کنند، اما در ایران این کار صورت نمی گیرد به این دلیل خیلی از سیاست ها در ایران پوپولیستی می شود. در حالی که در توسعه، هم باید نیازهای مردم و هم نیازهای مربوط به رشد اقتصادی دیده شود.

در بخشی از بودجه، دولت اعلام کرد اموال خود را به فروش می رساند، آیا این بندِ کسب درآمد، امکانپذیر است؟

بله، در بخشی از بودجه، دولت اعلام کرد اموال خود را به فروش برساند تا درآمدزایی کند. اگر در غالب خصوصی سازی صورت بگیرد و بدون این که کارخانه ها و شرکت های دولتی از حوزه تولید و توسعه خارج شوند، این کمک می کند. یعنی اگر درآمدزایی کند خوب است، ضمن اینکه عدم اعتماد در جامعه هم وجود دارد. در گذشته بسیاری از شرکت های دولتی که سودده بودند توسط افرادی که دارای رانت بودند بخصوص رانت اطلاعاتی داشتند، خریداری شده است. کسانی که صادقانه کار کردند و بخشی از شرکت های دولتی را خریداری کردند دچار مشکل شدند. بنابراین یکی از دغدغه ها این است که بخش عمده ای از درآمدزایی هایی که در بودجه دیده شده امکان دارد عملیاتی نشود. درآمد و هزینه باید واقعی باشد هم درآمدها غیرواقعی است و هم بسیاری از هزینه ها. آثار این بخش در جامعه خود را نشان می دهد یعنی با کسری بودجه یاس و عدم اطمینان در جامعه شکل می گیرد.

تورم در سال ۱۴۰۱ بر اساس این بودجه پیشنهادی و عدم توافق چقدر خواهد شد؟ معیشت مردم چقدر کم می شود؟ تعداد فقیر چقدر افزایش می یابد؟

من خیلی امیدوارم که توافق صورت بگیرد. یعنی شرایط را به گونه ای می بینم که امکان رسیدن به یک توافق آبرومند وجود دارد، به این دلیل اصلا دوست ندارم در خصوص عدم توافق صحبت کنم. واقعیت این است که دولت علاوه بر توسعه به دنبال عدالت در جامعه هم است. در طول ایام، یارانه در کشور عادلانه توزیع نشده است. من معتقدم که شاخه اصلی حکمرانی شفافیت است که باید صورت بگیرد.

اگر رانت نقشِ ویرانگری برای دولت روحانی داشت پوپولیسم می تواند نقش ویرانگری برای دولت آقای رئیسی داشته باشد. علت هردو موضوع هم به عدم شفافیت برمی گردد

دولت در سال حدود 14 و نیم میلیارد دلار یارانه در غالب ارز 4200 تومانی باید می داد، الان با حذف ارز 4200 تومانی، یعنی دولت می تواند با نرخ آزاد پرداخت کند و آن وقت مابقی این پول را یارانه به مردم بدهد. حال سوال من این است که یارانه ای که برای سال آینده 106 هزار میلیارد تومان است که اگر با نرخ آزاد حساب شود حدود یک سوم ارزش ارز 4200 تومانی است، یعنی 10 میلیارد دلار مابقی پول که حدود 200 هزار میلیارد تومان پولی که دولت به عنوان یارانه پرداخت نمی کند در کجا هزینه می کند؟ این سوال اساسی است. یعنی باید 300 هزار میلیارد تومان پول آزاد شود که 100 هزار میلیارد آن به صورت یارانه پرداخت می شود، دولت باید به صورت شفاف بگوید که مابقی پول در کجا هزینه می شود؟ دولت به صورت کلی یکسری موارد را مطرح کرده است، اما شفاف نیست.

من به همان اندازه که از رانتِ بالا در دولت آقای روحانی شکوایه داشتم به همان میزان از پوپولیسمِ دولت آقای رئیسی نگران هستم، زیرا پوپولیسم، تهدیدکننده دولت آقای رئیسی است. اگر رانت نقشِ ویرانگری برای دولت روحانی داشت پوپولیسم می تواند نقش ویرانگری برای دولت آقای رئیسی داشته باشد. علت هردو موضوع هم به عدم شفافیت برمی گردد.

اگر کل وظایف یارانه ای دولت به طبقات نیازمند جامعه تعلق نگیرد نتیجه آن این است که بار گرانی های ناشی از تعهدات یارانه ای دولت بر دوش ملت خواهد افتاد. یعنی به اسم این ملت 3برابر آزادسازی قیمت صورت گرفته، ولی یک برابر آن به مردم داده شود، نتیجه آن گرانی های مختلف در جامعه است که الان هم دیده می شود.

نهادهای مختلف بودجه های مختلفی گرفتند بدون این که دستاوردهای خاص یا توسعه ای داشته باشند. خیلی از نهادهای خارج از کشور وظایفی برای خود تعریف کردند که این نهادها عملا هیچگونه عملکردی ندارند ولی کماکان بودجه دریافت می کنند،

میزان کسری در بودجه ۱۴۰۱ چقدر است؟ و چگونه قرار است تامین شود تا پایه پولی بالاتر  نرود؟

اجازه دهید در ابتدا بگویم که الان خود بودجه مدعی است که ریالی کسری در آن پیش بینی نشده است. یعنی کل رقمی که به عنوان درآمد در بودجه تعریف شده همان کل رقمی است که به عنوان هزینه تعریف شده است. اما آنچه که در عمل چه می شود هنوز نمی دانیم. اما اگر درآمدها، عملیاتی نشود کسری بودجه به وجود می آید. اگر یک توافق معقولی صورت بگیرد آثار اقتصادی آن دیده شود و کسری بودجه در آینده به حداقل خواهد رسید.

آیا به نظر شما بودجه انبساطی نیست؟ نظرتان درباره بودجه برخی از نهادها چیست؟

بله، بودجه را کاملا انبساطی می بینم. به ویژه این که نهادهای مختلف بودجه های مختلفی گرفتند بدون اینکه دستاوردهای خاص یا توسعه ای داشته باشند. خیلی از نهادهای خارج از کشور وظایفی برای خود تعریف کردند که این نهادها عملا هیچگونه عملکردی ندارند ولی کماکان بودجه دریافت می کنند.

نهادهای مختلفی در داخل کشور هستند که به اعتقاد بنده در هیچ کجای دنیا این گونه بودجه ای که با فشار بر مردم به آن ها داده می شود قابل توجیه نیست. مثلا صداوسیما، که بالاترین رقم مخاطبانش به یکسری برنامه های ورزشی است، باید سال به سال در این نهاد بودجه انقباظی دیده شود حال نه انقباظی، حداقل بودجه عملیاتی داده شود نه این که افزایش بودجه این نهاد هر سال اتفاق بیافتد و نهادهای این دست هم زیاد است.

در صورت عدم توافق کشور مجبور است بخشی از بودجه توسعه ای و عمرانی را کاهش دهد و صرف امور جاری کند ولی من خوشبین هستم و امیدوارم توافق صورت بگیرد

میزان صادرات نفت پیش بینی  شده در بودجه چقدر است؟ آیا این میزان واقع گرایانه است؟ آیا این مقدار صادرات نیاز به توافق دارد؟ و در صورت عدم توافق چه پیش می آید؟

میزان صادرات نفت که در بودجه دیده شده براساس عملکرد امسال بیشتر دیده شده، یعنی  براساس یکسری مجوزهای خاص که داده شده تا بخشی از نهادها بتوانند فعالیت نفتی کنند که البته این خلاف قانون است زیرا طبق قانون فقط شرکت ملی نفت آن هم به نمایندگی از دولت می تواند مبادلات نفتی را انجام دهد، ولی با توجیهات تحریمی این کار صورت می گیرد. البته بازهم می گویم امیدوارم اگر توافقی صورت بگیرد عملکرد نفت شفاف شود و توسعه پیدا کند.

حال کمی از دیدگاه شما دور شویم و آن سوی سکه، عدم توافق را هم ببینیم، آن وقت چه می شود؟

ببینید اگر توافق هم صورت نگیرد باز راه حل وجود دارد. از زمانی که کشور همواره درگیر تحریم بوده، بودجه به صورت چند لایه بسته شده، یعنی نوعی آمادگی برای تحریم همواره وجود داشته است که به هرحال در صورت عدم توافق کشور مجبور است بخشی از بودجه توسعه ای و عمرانی را کاهش دهد و صرف امور جاری کند ولی من خوشبین هستم و امیدوارم توافق صورت بگیرد.