معاون سازمان برنامه و بودجه: بودجه 1400پیام آور یک ثبات برای اقتصاد است
وقتی دولت لایحه بودجه را تنظیم می کند خود نهایت تلاش را دارد تا درآمدهایی را پیش بینی کند که بتواند هزینه هایش را پرداخت کند، دولت همیشه درآمدها را حداکثری می بیند، بنابراین جایی نیست که مجلس بخواهد موردی را اضافه کند
سازمان برنامه و بودجه کشور یکی از سازمانهای دولتی ایرانی است که در سال ۱۳۲۷ راهاندازی شد. یکی از کارکردهای برنامه و بودجه مقید کردن دولت است که ریشه در انقلاب مشروطه دارد. در واقع سازمان برنامه و بودجه هست که میتواند دخل و خرج کشور را برای یکسال سروسامان بخشد.
البته به اعتقاد دکتر سید حمید پورمحمدی، معاون امور اقتصادی و هماهنگی برنامه و بودجه سازمان برنامه و بودجه كشور، نوشتن بودجه فرآیندی نیست که توسط یک کارشناس و در سازمان برنامه و بودجه رقم بخورد. طبیعی است که سازمان برنامه و بودجه کشور باید بتواند نظرات همه سازمانها را جمع آوری و بقیه را متقاعد کند و وقتی در مورد بودجه به جمع بندی رسید، دیگر سازمان برنامه و بودجه، وکیل دولت میشود و با نهایت امانتداری از بودجه دفاع می کند. در ادامه این گفتگو که در خصوص بخشی از بودجه 1400 است را پی می گیریم:
آقای پورمحمدی لطفا در مورد اصلاح ساختار بودجه بفرمایید، با توجه باینکه مجلس ارقام بودجه ۱۴۰۰ را افزایش داده، این افزایش چه اثری بر افزایش کسری بودجه دارد؟
وقتی دولت لایحه بودجه را تنظیم می کند خود نهایت تلاش را دارد تا درآمدهایی را پیش بینی کند که بتواند هزینه هایش را پرداخت کند. دولت همیشه درآمدها را حداکثری می بیند، بنابراین جایی نیست که مجلس بخواهد موردی را اضافه کند. مثلا دولت در بخش های مالیات، درآمد حاصل از درآمد نفت و سهام، سعی می کند حداکثر مالیات را ببیند.
در مواردی هم مجلس درآمدهای جدیدی را در بودجه ایجاد کرد که ممکن است درآمد حاصل شود ولی آثار منفی در اقتصاد بجا می گذارد و تولید را تحت تاثیر قرار می دهد یا هزینه های مردم افزایش پیدا می کند
اما وقتی مجلس این موارد را افزایش می دهد عملا نوعی درآمد واهی را بیان می کند که یا سازمان برنامه و بودجه نمی تواند تخصیص دهد یا اگر ناگزیر باشد این تخصیص را انجام دهد به نوعی کسری بودجه است که این کسری بودجه روی همه متغییرهای اقتصادی اثر منفی می گذارد.
در مواردی هم مجلس درآمدهای جدیدی را در بودجه ایجاد کرد، مثلا قیمت سوخت کارخانه ها را افزایش می دهد یا هزینه هایی بنا بر دلایلی از مردم اخذ می کند که ممکن است درآمد حاصل شود ولی آثار منفی در اقتصاد بجا می گذارد و تولید را تحت تاثیر قرار می دهد یا هزینه های مردم افزایش پیدا می کند.
البته باید بگویم که بسیاری از دستگاهها خواستههایی دارند که پشت در سازمان برنامه و بودجه میماند و شدنی نیست. زیرا منابع کشور محدود و خواسته سازمانها نامحدود است. در این حالت بسیاری از دستگاهها با نمایندگان مجلس ارتباط می گیرند تا خواسته های خود را عملی کنند و برخی نمایندهها هم بر منابع و مصارف اشراف ندارند که مشکلاتی پیش می آید. این چالش اصلی ما است که رفتار سازمانها با نمایندگان، کار مجلس را نیز سخت میکند و انسجام بودجه بهم میخورد. بنابراین عموما مواردی که مجلس اضافه می کند و دولت با آنها مخالفت می کند یا درآمد از جنس درآمدهای واهی است و یا اینکه هزینه به مردم یا واحدهای تولیدی تحمیل می شود.
افزایش ها توسط مجلس بیشتر در کدام بخش صورت گرفته است؟
در حوزه مالیاتها، درآمدهای گمرکی، واگذاری سهام دولتی، فروش نفت مازاد بر آن حدی که دولت پیش بینی کرده بود، این افزایش ها شکل گرفته است. حقیقت امر این است که در دولت چانهزنی سنگین، جنجال و کشمکش زیادی برای بودجه وجود دارد. سازمان برنامه و بودجه با همه دستگاهها با مالیات و نفت دعوا دارد، بعد از همه این موارد آخر سر دولت در مورد بودجه به جمعبندی میرسد.
اصلاحات ساختاری یک نوع جراحی بسیار سنگین و عمیق است که همه ارکان نظام باید درباره آن با هم متفق باشند، اما وقتی این طرح آماده شد و روی میز سران قوا گذاشته شد خیلی مورد اقبال قرار نگرفت و معلوم بود که از دید این سه قوه در زمانی که کشور و اقتصاد تحت فشار تحریم ها است، امکان تغییر جدی در اقتصاد کشور نیست
بعد از جمع بندی در دولت بودجه به مجلس می رود. وقتی بودجه 1400 به مجلس رفت نمایندگان هر بند بودجه را به نقادی می گرفتند از بحث اوراق، مالیات، تراز عملیاتی، درآمدهای خارج از بودجه همه اینها را به عنوان آسیب بزرگ نگاه میکردند. اما بعد از استدلال در مورد بودجه، مجلس هم متوجه شد که دولت هم جز مسائل مملکت چیزی را نمی بیند. در واقع دولت و مجلس هر دو سیاستگذارند. در ابتدا هم دولت و هم مجلس مقاومت میکنند، اما آخر سر هر دو ارقام بودجه را بالا میبرند.
دولت با کدام یک از این افزایشهای مجلس موافق یا مخالف بوده است. چرا؟
دولت رسما با همه مواردی که مجلس به بودجه اضافه کرده بود، مخالفت کرد. اما تصمیم مجلس بر این افزایش ها بوده که البته مجلس می تواند هر آنچه را که مد نظر دارد در بودجه تغییر دهد. اما مخالفت دولت بخاطر عدم تامین مالی بوده است وقتی رقم بودجه از حد مجاز آن بالاتر پیش بینی می شود امکان تولید و صادرات بیشتر وجود ندارد.
وقتی فروش سهام بیشتر توسط مجلس پیش بینی می شود، دولت در کارِکارشناسی قبلی خود گفت که امکان فروش سهم بیشتر به دلیل ملاحظات بازار سرمایه وجود ندارد. در بخش مالیات، دولت طبق محاسبات خود می بیند که امکان دریافت بیشتر مالیات ممکن نیست، اما مجلس دریافت مالیات بیشتر را به بودجه اضافه می کند.
از طرف دیگر بندهایی است که مجلس در بودجه اضافه کرد و امکان وصول آن هم است اما آسیب به مردم و یا به واحدهای تولیدی می رساند و دولت با صراحت با این بندها مخالفت کرد. مثل افزایش درآمدهای مالیاتی یا افزایش سوخت واحدهای تولیدی. در یک جمع بندی باید بگویم که بودجه فرآیندی است که در مسیر خودش باید همه نظرات مختلف را جلب کند. اقتصاد سیاسی کار خودش را در بودجه میکند، نمیتوانید مسائل سیاسی و به خصوص تعاملات بین المللی را نادیده بگیرید.
در مورد اصلاح ساختار بودجه، دولت و مجلس مطالب زیادی گفته اند، آیا در این بودجه اصلاح ساختار صورت گرفته یا خیر؟ اگر صورت گرفته، کدامند؟
اتفاقا ساختاری که در دولت دوازدهم تدوین شد خیلی فراتر و عمیق تر از آنچه است که در حال حاضر در مورد آن بحث و جدل می شود. مجلس موارد کوچکی مثل پرداخت به ذینفع نهایی، اتصال سامانه ها و استفاده از نظام کُدینگ را دیده است، اما باید توجه شود که مباحث دولت خیلی مهم تر از این موارد است.
دولت مسائلی که به صورت اصلاح ساختاری می شناسد دربخش درآمدها، پرداخت یارانه های پنهان، مولد سازی دارایی های دولت و تغییر نظام مالیاتی کشور است که خیلی عمیق تر از دیدگاه های مجلس است.
ارتباط دولت با بودجه تا شب عید است که بودجه در صحن حضور دارد و بعد از آن ما از آن بی اطلاع هستیم، اما طبق برآورد، بین لایحه دولت و آن چیزی که از طرف مجلس به دولت ابلاغ شد، تغییرات آن زیاد بود، اما اینکه این تغییرات را همه نمایندگان مجلس پذیرفته اند یا اینکه هئیت رئیسه انجام داد را، دولت نمی داند
چرا به قول شما مجلس از این موارد مهم که دولت در نظر دارد، چشم پوشی کرده و به مسائلی که اهمیت زیادی ندارد پرداخته است؟
ببینید، اصلاحات ساختاری یک نوع جراحی بسیار سنگین و عمیق است که همه ارکان نظام باید درباره آن با هم متفق باشند. همچنین کشور باید در حالت ثبات باشد تا بتواند تحمل این جراحی را داشته باشد. بنابراین هم مجلس و هم دولت به این نتیجه رسیدند که در حال حاضر زمان مناسبی برای اجرای اصلاح ساختار نیست.
اما به نظر بنده، بهترین زمان همین وقت است که در تنگنا هستیم، وقتی در تنگنا هستیم و نفتی وجود ندارد بهترین زمان برای به تحقق رساندن این آرمان است، یعنی باید پول نفت را دستکم در بودجه جاری به صفر می رساندیم و اصلاح ساختاری انجام می دادیم اما وقتی این طرح آماده شد و روی میز سران قوا گذاشته شد خیلی مورد اقبال قرار نگرفت و معلوم بود که از دید این سه قوه در زمانی که کشور و اقتصاد تحت فشار تحریم ها است، امکان تغییر جدی در اقتصاد کشور نیست. بعد از جمع بندی آن چیزی که برای همه در این مقطع حائز اهمیت بود، تامین حداقل معیشت جامعه بود تا از گردنه شرایط سخت عبور کنیم. حال امید ما این است که این اصلاح ساختار در زمانی رخ دهد که تحریم ها برداشته شود و کشور در حالت ثبات قرار بگیرد. در حال حاضر این برنامه ها تدوین شده و در اختیار سیاستگذاران قرار گرفته است.
حرفهای شما قابل قبول. اما به هرحال می توان شروع تحولات کوچک را داشت. حال از نظر شما آیا در شیوه بودجه نویسی و یا فصل بندی آن در بودجه ۱۴۰۰ تغییر یا اقدامات جدیدی صورت گرفته یا خیر؟ اگر گرفته، کدامند؟
بله برخی از این تغییرات در بودجه سال 1398 و بخشی در سال 1399 و مقداری هم در بودجه سال 1400 منعکس شده است. به عنوان مثال در سازوکارهای مالیاتی که یکی از روشهای تامین مالی پایدار دولت است آموزه های خوبی داشته و تا اینجا بخشی از این موارد مثل مالیات برارزش افزوده، دسترسی به اطلاعات سامانه ها، اتصال نظام مالیاتی به نظام بانکی، اتصال نظام مالیاتی به دستگاه های پز ازجمله مواردی بود که در این سالها انجام شد.
به بخش مولدسازی دارایی ها، در بودجه 3 سال اخیر هم توجه شده است. در روابط مالی نفت و دولت در بودجه 1400 تبصره ای برای این موضوع پیش بینی شده و در بخش ذینفع نهایی در پرداخت اعتباری، واگذاری نفت و دریافت فرآورده های پتروشیمی ها به صورت اعتبارات اسنادی از جمله مواردی بود که در بودجه تاکنون آمده اند.
در نهایت نه تنها مجلس بودجه را تصویب کرد بلکه به آن اضافه هم کرد، در واقع مجلس آن ها را پذیرفت و حتی مجلس مقداری پا را فراتر از دولت در بودجه 1400 گذاشت و همین تصویب قانون بودجه، بطلان این نظرها را اثبات کرد
با توجه باینکه بودجه، برنامه اقتصادی و اجرایی یک کشور در یک سال مالی میباشد، از نظر شما مهمترین سیاستهایی که در بودجه ۱۴۰۰ گذاشته شده کدامند؟
آنچه که دولت به آن توجه زیادی کرده این است که یک ثبات اقتصادی را نوید دهد. اینکه بتواند در بازارهای بین المللی نقش ایفا کند و بتواند نفت کشور را به فروش برساند. بتواند درآمدهای مکفی را به دست آورد. یک ثباتی ایجاد کند که قیمت ارز را کاهش دهد. از نظر من مورد مهمی که در بودجه 1400 دیده شده این است که بودجه پیام آور یک ثبات برای اقتصاد است.
البته یک جاهایی هم بالاخره باید خواستههای نمایندگان مردم را که در بین آنها هستند و دغدغهای دارند به رسمیت شناخته شود. اما در مجلس در گام اول که هنوز بودجه را نخوانده بودند، با کلیات بودجه خیلی مشکل داشته اند و با همه مولفه هایی که دولت مطرح کرده بود، مخالف بودند.
اما در چند ماهی که بودجه در مجلس بود تقریبا نکاتی که خط قرمز دولت در بودجه بود را مجلس پذیرفت و نکاتی را که مجلس در نظر داشت هم به این بودجه اضافه کرد و در کل دولت هم تغییرات را پذیرفت. البته طبیعی است آنچه که وظیفه دولت است ارائه لایحه بودجه به مجلس است و آنچه که حق مجلس است می تواند در بودجه دولت تغییراتی در حدی که شاکله بودجه را بهم نزند، داشته باشد. در نهایت، اگرچه دولت با خیلی از تغییرات بودجه 1400 مخالف بود ولی این اختیار مجلس بود که تغییرات خود را در غالب قانون اعمال کند و دولت هم ناگزیر است به آنها تمکین کند.
آثار این بودجه از نظر رشد اقتصادی، تورم و بیکاری چگونه است؟
همکاران ما در حال محاسبه این موارد هستند و هنوز اعداد و ارقامی در این زمینه بیان نشده است.
آقای دکتر، موضوع دست بردن در ارقام جداول بودجه پس از تصویب که گفته میشود توسط دفتر رئیس مجلس صورت گرفته، نَقل های زیادی را در پی داشته، شما چه اظهار نظری در این زمینه دارید؟
نمی توان گفت دست بُردن در بودجه. تفویض اختیار به هئیت رئیسه داده شده است. همیشه چون فرآیند بررسی احکام بودجه خیلی طولانی می شود، مجلس در روزهای پایانی تنظیم جداول بودجه را به هئیت رئیسه واگذار می کند و هئیت رئیسه هم براساس تفویض اختیار خود، جداول را تنظیم می کند. اما اینکه آیا در حدود مواردی که نمایندگان به هئیت رئیسه واگذار کردند در همان حد بوده یا خیر، دولت از آن بی اطلاع است و هیچ نظری نمی توانیم در مورد آن ارائه دهیم. زیرا جزء بحثهای درون مجلس است. در حقیقت ارتباط دولت با بودجه تا شب عید است که بودجه در صحن حضور دارد و بعد از آن ما از آن بی اطلاع هستیم. اما طبق برآورد، بین لایحه دولت و آن چیزی که از طرف مجلس به دولت ابلاغ شد، تغییرات آن زیاد بود. اما اینکه این تغییرات را همه نمایندگان مجلس پذیرفته اند یا اینکه هئیت رئیسه انجام داد را، دولت نمی داند.
در زمان ارائه لایحه بودجه 1400 حرف و حدیثهای زیادی پیرامون غربی تنظیم شدن، غیرواقعی و آرمانی بودن و مسائل دیگر مطرح شد نظر شما در این خصوص چیست؟
البته حرف و حدیثهای زیادی در مورد بودجه 1400 بوده است اما تمام مواردی که دولت در هنگام ارائه بودجه به آن متهم شده بود از جمله اینکه تراز عملیاتی آن منفی است، ارز 4200 تومانی زیر سوال بود و اینکه چرا وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی زیاد است، اما آخر سر وقتی میخواهند بودجه را ببندند آنها نیز مثل دولت مقداری آشکارا و پنهانی، تهاتری و در ردیفها درآمد نفت اضافه میشود و نمیشود کاری کرد. مجلس، خیلی با فروش نفت به مقداری که دولت در لایحه بودجه آورده بود مخالف بود ولی در نهایت نه تنها تصویب کرد بلکه به آن اضافه هم کرد. در واقع مجلس آن ها را پذیرفت و حتی مجلس مقداری پا را فراتر از دولت در بودجه 1400 گذاشت و همین تصویب قانون بودجه، بطلان این نظرها را اثبات کرد.