اقتصاد اقناع سازی در جنگ و صلح
سرگئی گوریف *
ظهور پهنای باند تلفن همراه و پیشرفت در رسانه های اجتماعی، نحوه مبارزه با جنگ را تغییر می دهد.
تجاوز روسیه به اوکراین اولین جنگ بزرگ بین دولتی در عصر گوشی های هوشمند است. فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در حال تغییر شکل دادن نحوه جنگ هستند. دولت روسیه در سه جبهه می جنگد: جنگ جنبشی[1] در اوکراین. جنگ در داخل روسیه، که در آن معترضان ضد جنگ می خواهند ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را مجبور به عقب نشینی از اوکراین کنند و جنگ برای افکار عمومی جهانی.
در هر سه مورد، فناوری اطلاعات مهم است. در داخل اوکراین، گوشی های هوشمند هم جنایات جنگی و هم تحرکات نیروهای روسی را ثبت می کنند. در داخل روسیه، شبکه های اجتماعی باقی مانده به سازماندهی اعتراضات و هماهنگی ارسال وکلا برای حمایت از بازداشت شدگان یاری می رساند. در میدان نبرد اطلاعات جهانی، هر دو طرف با انتشار ویدئوهایی تلاش میکنند تا دیگر کشورها را برای تسریع یا کاهش سرعت تحویل سلاحها یا معرفی راه هایی برای کمک به دور زدن تحریمهای اقتصادی بیسابقه متقاعد کنند.
این ایده که اطلاعات و فقدان آن در جنگ مهم است، اندیشه جدیدی نیست. «کارل فون کلاوزویتز»[2]، نظریهپرداز مشهور نظامی، در رسالهای که پس از مرگش منتشر شد، بر اهمیت «مه جنگ» [3] تأکید کرده است. وقوع جنگ، گزارشهای عادی رسانهها را مختل میکند و عدم اطمینان را به شدت افزایش میدهد. بنابراین، اطلاعاتی که این عدم قطعیت را کاهش یا افزایش می دهد، ممکن است به طور قابل توجهی بر نتیجه جنگ تأثیر بگذارد.
در حالی که اهمیت اطلاعات برای جنگ به خوبی درک شده است، تحولات چشمگیری که به تازگی در زمینه افزایش اینترنت پهن باند تلفن همراه و پیشرفت هایی که در رسانه های اجتماعی رخ داده، به طور اساسی نحوه جمع آوری و انتشار اطلاعات را تغییر داده است. بر اساس گزارش اتحادیه بینالمللی مخابرات، در سال 2007 سرانه اینترنت پهن باند تلفن همراه در جهان تنها 0.04 بود که این میزان در سال 2021 حدود 0.83، حدود 20 برابر بیشتر شده است. این رشد هم در اقتصادهای توسعه یافته و هم در اقتصادهای در حال توسعه اتفاق افتاد. این نرخ در سال 2007 در اقتصادهای در حال توسعه 0.006 و در سال ۲۰۲۱ برابر با 0.73 بود. در روسیه، این رقم امروز بیش از 1 است، به این معنی که تقریباً همه با هم مرتبط هستند. پهنای باند تلفن همراه، پهنای باند ثابت را به عنوان منبع اصلی دسترسی به اینترنت پرسرعت حذف کرد. اشتراک پهنای باند ثابت در جهان در سال 2021 تنها از 0.05 سرانه در سال 2007 به 0.17 افزایش یافته است.
نسل سوم و چهارم فناوری پهنای باند تلفن همراه، که به 3G و 4G معروف هستند، جهشی کیفی نسبت به نسلهای قبلی ایجاد کردند و کاربران را قادر ساختند از رخدادهای مختلف عکس بگیرند، فیلم ضبط کنند و بلافاصله آن ها را در سطح جهانی توزیع کنند. در نتیجه، گسترش اینترنت 3G و 4G به یک محرک کلیدی در رشد شبکه های اجتماعی تبدیل شده است. امروزه تقریبا” در سرتاسر جهان 3 میلیارد نفر در فیس بوک، 2.5 میلیارد در یوتیوب و 1.5 میلیارد نفر در اینستاگرام حضور دارند. اکثریت قریب به اتفاق استفاده از رسانه های اجتماعی در دستگاه های تلفن همراه انجام می شود.
همان طور که «مارتین گوری» [4] در کتاب خود به نام «شورش عمومی و بحران اقتدار در هزاره جدید» [5] استدلال می کند، این تغییر فناورانه، پیامدهای سیاسی عمده ای هم در بر دارد. خودسوزی یک دستفروش خیابانی در تونس به نام «محمد بوعزیزی» در دسامبر 2010 شکل گیری بهار عربی را در پی داشت. رخدادی که با یک گوشی هوشمند ضبط و در فضای مجازی منتشر شد. اما جالب است بدانید خودسوزی مشابهی توسط یک فروشنده خیابانی دیگر به نام «عبدالسلام تَریمه» چند ماه قبل اتفاق افتاد اما ثبت نشد و تا حد زیادی مورد توجه قرار نگرفت!
بهار عربی تغییر شگرف در نحوه گزارش رسانه ها را نشان داد. بیشترین پوشش خبری بهار عربی توسط شبکه تلویزیونی الجزیره مستقر در قطرصورت گرفت که محتوای آن فایل های ویدئوهای بود که از طریق تلفن همراه تهیه و در رسانه های اجتماعی منتشر شده بود، نه توسط فیلمبرداران حرفه ای دوربین های تلویزیونی.
همین امر امروز در مورد جنگ اوکراین که اولین درگیری بزرگ در عصر شفافیت رادیکال است، صدق می کند. غیرنظامیان و سربازان به طور یکسان گوشی های هوشمند در دست دارند، عکس می گیرند، فیلم ضبط می کنند و در رسانه های اجتماعی منتشر می کنند. با این حال، این رویکرد، «مه جنگ» را پاک نکرده است. مشکل، کمبود اطلاعات نیست. چالش، اطلاعات مازادی است که صحت بیشتر آن ها بررسی نشده است. اینترنت پهن باند و رسانههای اجتماعی به خوبی به انتشار محتوای هیجانانگیز و ظالمانه کمک میکنند، نه لزوماً اطلاعات واقعی. در دهه گذشته، ما شاهد استفاده ماهرانه از رسانه های اجتماعی توسط سیاستمداران پوپولیست بوده ایم. «نیکیتا ملنیکوف»، «اکاترینا ژوراووسکایا» و من در مقاله ای با عنوان « اینترنت 3G و اعتماد به دولت» نشان داده ایم گسترش پهنای باند تلفن همراه، حدود نیمی از افزایش اخیر پوپولیسم در اروپا را توضیح می دهد.
اما رسانه های اجتماعی تنها مورد علاقه پوپولیست ها نیستند. همچنین این ابزار، انتخابی برای نسل جدیدی از رهبران غیر دموکراتیک است. «دانیل تریزمن» و من آن ها را «دیکتاتورهای چرخشی»[6] می نامیم. در کتاب جدیدمان به همین نام، ما استدلال میکنیم که اکثر کشورهای غیردموکراتیک امروزی، دیگر بر ترس و سرکوب تودهای تکیه نمیکنند. در عوض اطلاعات را دستکاری می کنند. آن ها مردم را فریب می دهند تا تصور کنند که رهبران شایسته ای هستند. آن ها وانمود می کنند که از طریق دموکراتیک انتخاب شده اند. آن ها ضمن اعتراف به نقص رویه های انتخاباتی خود، ادعا می کنند که این نواقص هیچ تفاوتی با غرب ندارد.
برای «دیکتاتورهای چرخشی»، رسانه های اجتماعی یک پلت فرم عالی را فراهم می سازد. جای تعجب نیست که پوتین، یکی از الهامبخشهای اصلی کتاب ما، در 10 سال گذشته سرمایهگذاری زیادی روی جنگ اطلاعاتی مبتنی بر اینترنت انجام داده است. کارخانههای ترول [7]، رباتهای رسانههای اجتماعی، کانالهای تلگرامی ناشناس و کمپینهای تبلیغاتی فیسبوک، همگی نقش کلیدی در استراتژی سیاسی وی در داخل و خارج از کشور بر عهده داشتهاند.
اکنون پوتین از این ابزارها برای جنگ با اوکراین استفاده می کند ولی این بار، کار او بسیار سخت تر است: همان طور که شواهد دست اول جنایات جنگی در اوکراین را می بینیم، او قطعاً در جنگ اطلاعاتی در غرب شکست خواهد خورد. این رخداد، او را در داخل با مخاطرات جدی روبرو خواهد ساخت. او باید حداقل بخش قابل توجهی از مردم روسیه را متقاعد کند که جنگی عادلانه به راه انداخته است. به همین دلیل است که تنها یک هفته پس از شروع جنگ، او تمام رسانه های مستقل باقی مانده را تعطیل و اکثر رسانه های اجتماعی غربی را مسدود کرد.
آیا این کار کرده است؟ بله و خیر. این نظرسنجی ها از کاهش سریع محبوبیت پوتین را از 60 درصد به 80 درصد خبر می دهد.
موقعیت روسیه، در فضای مجازی همانند چین نیست و فایروال بزرگی وجود ندارد. برخی از رسانه های اجتماعی که مهم ترین آن ها، یوتیوب و تلگرام هستند، در این کشور مسدود نیستند. VPN ها غیرقانونی نیستند. نسبت به دوران جنگ سرد، زمانی که غرب از برنامههای رادیویی روسی زبان رادیو اروپای آزاد، رادیو آزادی، بیبیسی و دویچه وله استفاده میکرد، امروزه فرصتهای بیشتری برای دستیابی به مخاطبان روسی وجود دارد و اخبار بیشتری در مورد جنگ و حقایق ارائه میکند. آن ها می گویند: برنده شدن در جنگ اطلاعاتی داخل روسیه به پیروزی در سایر جبهه های دیگر کمک و از تهاجمات بعدی رژیم پوتین جلوگیری خواهد کرد.
5- The Revolt of the Public and the Crisis of Authority in the New Millennium
7- «آژانس تحقیقاتی اینترنتی سن پترزبورگ» مشهور به «کارخانه ترول» به دولت روسیه تعلق دارد و وظیفه اصلیاش نظارت بر گردش و تولید محتوا در فضای مجازی است. در گفتمان اینترنتی، ترول به کسانی گفته میشود که با رفتار مخرب خود در فضای مجازی به دنبال تحریک کاربران و ایجاد تشنج هستند.
* SERGEI GURIEV
استاد اقتصاد در موسسه Sciences Po پاریس
و اقتصاددان ارشد سابق بانک اروپایی بازسازی و توسعه
مآخذ: www. Finance & Development .com