نظارت بر حاکمیت بانک ها: ساختار، رفتار و فرهنگ

ت این مطلب ترجمه سخنرانی فرانک الدرسون، عضو هیئت اجرایی بانک مرکزی اروپا و نایب رئیس هیئت نظارت بانک مرکزی اروپا در مدرسه بانکداری و مالی فلورانس می باشد که در آن به موضوع نظارت بر حاکمیت بانک ها پرداخته است:

من از حضور در «مدرسه بانکداری و مالی فلورانس» خوشحالم و می خواهم از این نهاد به خاطر گرد هم آوردن جمعی از سیاست گذاران، ناظران، دانشگاهیان و متخصصان بانکداری و مالی قدردانی کنم چرا که این نشست ها،  گفت و گو بین ما را تقویت می کند. به هر حال، گوش دادن به طیف وسیعی از صداها و جستجوی راه حل های مشترک، یکی از اصول اساسی حکمرانی خوب به شمار می آید. این دقیقاً همان چیزی است که من امروز می خواهم درباره آن صحبت کنم: «حکمرانی خوب ؛ دامنه آن، مشخصات ظاهری آن و نحوه نظارت بانک مرکزی اروپا بر آن».

بنابراین، من نه تنها به عناصر آشناتر حاکمیت، مانند ترتیبات حاکمیت داخلی یا نقش و ترکیب هیئت مدیره بانک‌ها، اشاره خواهم کرد بلکه به نقش کلیدی رفتار و فرهنگ درون بانک‌ها نیز خواهم پرداخت.

مدیریت ریسک و بدنه های مدیریتی پیشرفته متشکل از اعضای هیئت مدیره که هم به صورت فردی و هم به طور جمعی در حال انجام کار هستند، در زمره ویژگی‌ های بسیار ضروری بانک های سالم و دارای عملکرد مطلوب قرار می گیرند.

این عوامل گرچه ضروری هستند ولی کافی نیستند. اکنون زمان آن فرا رسیده است که نگاهی دقیق تر به برخی از محرک های رفتاری تصمیم گیری در بانک ها داشته باشیم. من در بخش دوم سخنرانی خود به این بعد خاص از حاکمیت خواهم پرداخت.

حاکمیت داخلی بانک ها

ابتدا اجازه دهید با حکمرانی داخلی شروع کنم. حاکمیت داخلی به نحوه سازماندهی بانک و کارآمدی نهادهای مدیریتی آن در انجام تجارت و مدیریت ریسک مربوط می شود. تعیین اهداف تجاری بانک، تمایل آن به ریسک، کنترل‌های داخلی در کنار تخصیص نقش‌ها و مسئولیت‌ها و ایجاد خطوط گزارش‌دهی مناسب، همه و همه جنبه‌هایی هستند که در حوزه حاکمیت داخلی قرار می‌گیرند.

مقوله حاکمیت بانک‌ها در طول بحران مالی جهانی، زمانی که ضعف‌های حاکمیتی همچون ریسک‌پذیری بیش از حد و رفتار نادرست اعضای هیئت‌مدیره، به‌عنوان برخی از علل ریشه‌ای بحران شناسایی شد، تحت نظارت دقیق قرار گرفت.

از آن زمان به بعد، ترتیبات حاکمیت داخلی برای بهبود مدیریت صحیح و محتاطانه بانک ها تقویت شده است.  این امر همچنین نسبت به استراتژی های مورد نظر بانک ها نوعی اطمینان ایجاد و منافع کوتاه مدت سهام داران را تضمین می کند. حال باید ببینیم حکمرانی داخلی خوب چگونه است؟

Ë حکمرانی داخلی ، امکان انجام بررسی ها و تعادل های لازم را فراهم می سازد. با ریسک پذیری بیش از حد مقابله و تضمین می کند تا تصمیمات به شیوه ای پایدار اتخاذ شوند. علاوه بر این، چارچوب حاکمیتی قوی، چارچوبی است که امکان دسترسی اعضای هیئت مدیره به داده های خوب را در زمان مناسب فراهم می سازد. این یک پیش شرط لازم برای تصمیم گیری آگاهانه است. متأسفانه، بسیاری از بانک ها هنوز فاقد نظام‌های فناوری اطلاعاتی هستند که در زمینه جمع آوری اطلاعات کافی در مورد ریسک‌پذیری،  به اندازه کافی چابک باشند. ضعف در این حوزه یکی از عوامل اصلی بازدارنده اثربخشی چارچوب های حاکمیتی بانک ها است.

Ë فراتر از این، نهادهای مدیریتی بانک ها -چه در زمینه عملکرد مدیریتی و چه در بخش نظارتی- بر مقولاتی همچون حاکمیت، عملکرد و پایداری بانک ها تأثیر می گذارند. اکنون و در ابتدا بر این  بعد از حکمرانی تمرکز
می کنم: نقش و ترکیب هیئت مدیره بانک ها.

نقش و ترکیب هیئت مدیره بانک ها

نهادهای مدیریتی بانک ها مجموعه ای از مسئولیت های مهم را بر عهده دارند. آن ها ریسک پذیری بانک را تعیین می کنند و این اطمینان را می دهند که در هر سطحی، موسسه به آن پایبند است. آن ها اطمینان می دهند که هر گونه خطر با اهمیتی که بانک در معرض آن است یا می تواند در معرض آن قرار گیرد، شناسایی کرده  و ضمن  نظارت دقیق برر آن اثرات منفی آن ها  کاهش خواهد یافت.

آن ها همچنین از طریق انتشار شفاف اطلاعات، مسئولیت انتقال اهداف استراتژیک، ریسک پذیری و ارزش های بانک به ذی نفعان خارجی و داخل بانک را برعهده دارند.

نهادهای مدیریتی به طور ویژه، در زمینه تعیین و هدایت مسیر استراتژیک یک بانک و قرار دادن آن در مسیر دستیابی به اهداف بلندمدت و پایدار نقش کلیدی برعهده دارند. یک بانک با حاکمیت خوب به خصوص در مواقع بحرانی، با داشتن درک روشنی از ریسک‌های اصلی و منابع درآمد اصلی خود، احتمالاً سازگاری بیشتر و عملکرد بهتری خواهد داشت.

گسترش همه‌گیری کرونا، جنگ در اوکراین و مواجهه با بحران‌های اقلیمی و زیست‌محیطی، مسایل بسیار مهمی هستند که لازم است بانک‌ها و هیئت‌مدیره آن‌ها، استراتژی فعالی برای مقابله با چالش‌ها و پیامدهای اقتصادی ناشی از این رخدادها داشته باشند.

در مورد ترکیب هیئت‌مدیره بانک‌ها، و با توجه به اهمیت آن‌ ها، بانک مرکزی اروپا توجه ویژه‌ای به ارزیابی تناسب جمعی، تنوع و عملکرد مؤثر آن ها دارد.

البته، کسب اطمینان از تناسب نهادهای مدیریتی و شایستگی دارندگان مناصب کلیدی، قبل از هر چیز مسئولیت خود بانک است. بانک مرکزی اروپا به عنوان یک دروازه بان عمل می کند و با انجام یک بررسی محتاطانه از نامزدها برای احراز این سمت ها، تا حد امکان در چارچوب قوانین ، با تعیین شرایط، تعهدات یا توصیه هایی که بانک ها باید به آن ها پایبند باشند، را ارائه می کند تا در مورد حصول شایستگی مدیریت این افراد اطمینان حاصل شود.

بدیهی است هنگام ارزیابی نامزدهای احراز پست های هیئت مدیره یا سایر وظایف کلیدی مدیریت بانک های اروپایی، دانش، مهارت و تجربه‌ افراد، شهرت و نیز مدت زمانی که این نفرات می توانند در نقش مورد نظر ایفای وظیفه کنند را در نظر می گیریم. ما همچنین هرگونه تضاد منافع احتمالی افرادی که پست‌های کلیدی را اشغال می‌کنند و احتمالاتی که می تواند به طور بالقوه به استقلال ذهنی آن ها خدشه وارد سازد را مورد توجه قرار می دهیم.

مهمتر از همه، شایستگی افراد باید همیشه رعایت شود. ظهور حقایق جدیدی که ممکن است بر ارزیابی اولیه بانک‌ها یا بانک مرکزی اروپا  در زمینه صلاحیت اعضای هیئت‌مدیره تأثیر بگذارد، می‌تواند ارزیابی مجدد شایستگی آن عضو، هم از سوی بانک متبوع و هم از سوی بانک مرکزی اروپا را در پی داشته باشد. در مواردی که عضو هیئت مدیره دیگر مناسب این منصب تشخیص داده نشود، ممکن است طبق قوانین اتحادیه اروپا وی از وظایف مدیریتی کنار گذاشته شود.

فراتر از تناسب فردی، ما همچنین انتظاراتی از هیئت مدیره به عنوان یک مجموعه داریم. به عنوان مثال این که آیا اعضای هیات مدیره در مجموع ترکیب مناسبی از ویژگی ها برای مدیریت کافی بانک را دارند یا خیر.

در بین اعضاء باید طیف مطلوبی از مهارت ها و تجربه وجود داشته باشد و البته این موضوع صرفا به مهارت آنان در مدیریت ریسک منحصر نمی شود. آن ها باید تصویر روشن و درک مناسبی از ریسک هایی داشته باشند که بانک ها با آن مواجه هستند و از آمادگی مناسب برای کاهش این ریسک ها نیز برخوردار باشند.

علاوه بر این، در قوانین اتحادیه اروپا آمده است اعضای هیئت مدیره بانک‌ها باید فراتر از مقوله جنسیت، بسیار متنوع باشند. بررسی ها ما تاپایان سال2021 در زمینه برای تنوع جنسیتی در سطح هیئت مدیره بانک های اروپایی نشان می دهد یک سوم بانک های تحت نظارت مستقیم، به اهداف داخلی خود برای در زمینه تنوع جنسی در سطح هیئت مدیره دست پیدا نکرده اند.

البته، محیط اقتصادی و مهارت های مورد نیاز برای هدایت حرفه بانکداری در حال پیشرفت و تکامل است. امروزه، هیئت مدیره یک بانک باید نسبت به مقولاتی همچون خطرات آب و هوایی، مشکلات زیست محیطی و همچنین زیرساخت های فناوری اطلاعات و استراتژی های دیجیتالی سازی آگاهی داشته باشد. بنابراین ، بانک ها را تشویق می کنیم تا اعضایی را برای تصدی هیئت مدیره معرفی کنند که دارای تخصص کافی در زمینه های یاد شده باشند.

بانک‌های دیجیتال از ساختارهای پیچیده‌تری برخوردارند و امنیت سایبری هرگز مهمتر از این نبوده است. با این حال، در پایان سال 2021، تنها حدود یک پنجم از بانک‌های بزرگ منطقه یورو، در سطح هیئت مدیره از تخصص کافی در زمینه فناوری اطلاعات برخوردار بودند. پیشرفت در این حوزه و افزایش این نسبت برای بانک‌ها کلیدی خواهد بود تا بتوانند همگام با موفقیت های عصر دیجیتال حرکت کنند.

 رفتار و  فرهنگ

عناصری که تاکنون ذکر کردم، طراحی و ساختار سازمان داخلی بانک را تشکیل می دهند. آن ها بر اثربخشی حاکمیت داخلی بانک، سلامت مدیریت ریسک و در نتیجه پایداری تجارت آن تأثیر می‌گذارند.

ساختار و طراحی تنها عناصری نیستند که تعیین می‌کنند چارچوب حاکمیتی یک بانک چقدر قوی است. الگوهای رفتاری نشان داده شده توسط مدیریت و کارکنان و همچنین محرک هایی که زیربنای آن رفتار هستند، نیز حایز اهمیت فراوانی می باشند.

یک بانک می تواند تمام کنترل های ریسک را در اختیار داشته باشد، از پیشرفته‌ترین ابزارها برای مدیریت ریسک بهره گیرد و بر داده‌های با بالاترین کیفیت تکیه کند، اما ممکن است در دام رسوایی و سوء شهرتی گرفتار شود که ضعف در فرهنگ داخلی می تواند برایش به ارمغان آورد.

این موضوع بسیار مهمی است که شخص تصمیم می گیرد ریسک زیادی بپذیرد، منافع آنی بانک را بر منافع بلندمدت آن ترجیح دهد یا حتی قانون را زیر پا بگذارد اما اگر به اندازه کافی به چنین رفتارهای ناموجهی رسیدگی نشود، چیز دیگری است. اگر ارتکاب چنین اعمالی عواقبی در پی نداشته باشد، به زودی مورد توجه بقیه همکار قرار گرفته و به یک هنجار گروهی جدید تبدیل خواهد شد.

تصمیمات نادرست اغلب ریشه در ارزش ها و باورهای هر فرد و همچنین درک وی از رفتاری دارد که در ساختار پیرامونش، ارزشمند تلقی می شود. بنابراین، رفتار و فرهنگ غالب در یک سازمان محصول رفتار فردی و فرهنگ زیربنایی است که به عنوان بستری برای آن رفتار عمل می کند.

برای یک بانک بسیار مهم است که ساختارها، باورها و پویایی های گروه را که در کل سازمان منعکس
می شود و می تواند برای عملکرد و ثبات آن خطر ایجاد کند، شناسایی کرده و  نسبت به آن آگاهی داشته باشد.

نهادهای مدیریتی بانک‌ها باید قبل از این که بسیار دیر شود و رویه‌های منفی به هنجار تبدیل شوند، به این محرک‌های رفتاری نامشهود اما واقعی توجه داشته باشند.

در حالی که ما به عناصری مانند ترکیب هیئت مدیره به عنوان بخشی از ارزیابی حاکمیت استاندارد نگاه
می کنیم، در یک ارزیابی نظارتی گسترده تر، از جمله در زمینه رفتار و فرهنگ، می توانیم به دنبال شناسایی الگوهای مرتبط با  هیئت مدیره باشیم. این که چه موضوعاتی تنش ایجاد می کند؟ کدام نکات معمولا  نادیده گرفته می شوند؟ کدام اعضای هیئت مدیره در تصمیم گیری بیشترین تأثیر را دارند؟ آیا اعضای هیئت مدیره مجموعه ارزش ها و هنجارهای اعلام شده بانک را در تصمیم گیری خود لحاظ می کنند؟ آیا وقتی با بقیه اعضای سازمان روبرو می شوند، با آنان صحبت می کنند؟ آیا بحث در اتاق هیئت مدیره یا بین اعضای کمیته های اجرایی تحت سلطه یک فرد یا گروه کوچکی از افراد است؟

گنجاندن رفتار و فرهنگ بانک در ارزیابی‌های گسترده‌تر نظارتی، می‌تواند شامل ارزیابی فرهنگ یادگیری بدنه‌های مدیریتی نیز باشد. آیا اعضای نظارتی بانک ها می توانند تجربیات گذشته را به طور انتقادی منعکس و  چشم اندازی از فرهنگ آینده ارایه کنند؟ آیا آن ها در مورد آنچه که باید تغییر کند، صادق هستند؟ بانک چقدر در تغییر باورها، ساختارها، پویایی ها و در نتیجه الگوهای رفتاری که مانع دستیابی، احیای شهرت و اهداف استراتژیک آن می شود، چابک و مصمم است؟

نتیجه گیری

برخی از شما که امروز اینجا هستید، مدیران غیر اجرایی بانک ها هستید. به این ترتیب، شما نقش حیاتی در تنظیم لحن مناسب برای کل سازمان خود ایفا می‌کنید. رفتار شما در ایجاد فرهنگ ریسک سالم در سازمان متبوع بسیار مهم تلقی می شود. شما مسئول پرورش رفتاری هستید که منعکس کننده ارزش های اصلی سازمان شما است و از منافع آن نه تنها در کوتاه مدت بلکه در آینده نیز محافظت می‌کند.

فراتر از مهارت های فنی و تجربه شما در حرفه بانکداری، انتظارات گسترده تری در مورد اعمال و رفتارتان به عنوان اعضای هیئت مدیره وجود دارد. شما باید مطمئن شوید که عدم رعایت رفتار محتاطانه، عواقب مشخصی دارد.

حکمرانی به معنای دقیق تر با ساختاری سروکار دارد که اقدامات بانک ها را شکل می دهد. ایجاد و شکل دهی این ساختارها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است اما این، تمام داستان نیست. همچنین این موضوع به این که مردم در این ساختارهای رسمی‌تر چگونه رفتار می‌کنند و محرک‌های فرهنگی زیربنایی رفتارهایشان چیست، ارتباط پیدا می کند.

به بانک‌ها توصیه می‌شود به دنبال شناسایی این الگوهای رفتاری باشند و چنین الگوهایی رفتاری را تشویق کنند حتی اگر با ارزش‌ها و ریسک‌پذیری آن ها همخوانی نداشته باشد. به نظر می رسد حداقل کاری که ما به عنوان ناظر محتاط می‌توانیم انجام دهیم این است که سؤالات مربوطه را بپرسیم و بانک ها را به چالش بکشیم تا به مقوله حکمرانی، بسیار فراتر و به معنای دقیق تر و استانداردتر نگاه کنند.


مأخذ: https://www.ecb.europa.eu