آیا اقتصادهای نوظهور همچنان در حال ظهورند؟

با گذشت دو دهه، شاهد تأخیر در ظهورBRICs  هستیم.

*جیم اونیل

 

بدون درنظر گرفتن همه گیری ویروس COVID-19، رشد تولید ناخالص داخلی جهان در دهه گذشته حدود 3/6 درصد بوده است. دقیقاً  کمتر از 3/7 درصدی که در سال های 2000 تا 2009 تجربه شده است ولی با توجه به همه چالش ها و  برخلاف خلق و خوی زمان های قبل از همه گیری، رقم بد نیست. در واقع، دو دهه گذشته رشد اقتصادی بیشتری نسبت به دهه 1980 و 1990 داشته اند که هر یک حدود 3/3 درصد بوده است. در نتیجه، صدها میلیون نفر از مردمان جهان از فقر مطلق خارج شده اند که بخش عمده ای از آن به دلیل وقوع معجزه رشد اقتصادی بوده است که از آن با نام «بازارهای نوظهور» یاد می شود که کشورهایBRIC  شامل برزیل، روسیه، هند و چین در کانون آن قرار داشتند.

سال 2021 بیستمین سالگرد رواج اصطلاح  BRICs از سوی موسسه گلدمن ساکس است که از آن برای خلاصه کردن احتمال افزایش ارتباط اقتصادی برزیل، روسیه، هند و چین و پیامدهای ظهور آن ها برای حاکمیت اقتصاد جهانی استفاده می کنند. در حالی که جهان به باقی مانده سال 2021 و بعد از آن نگاه می کند، انتظار ما از بازارهای نوظهور چیست؟

BRICs  بار دیگر بازبینی شدند

هدف اصلی در مقاله اول من، “جهان به BRICs اقتصادی بهتری  نیاز دارد”، بازکردن پرونده ای جدیدی برای ایجاد تغییر در چارچوب حاکمیت اقتصادی جهانی بود و نه لزوماً رشد اجتناب ناپذیر آینده این کشورها.

ما این پتانسیل را با استفاده از روش استاندارد اقتصاد کلان، که در آن رشد واقعی اقتصادی توسط دو متغیر تعیین می شود، تعریف می کنیم: اندازه نیروی کار یک کشور و بهره وری اقتصاد. به دلیل اندازه جمعیت، اندازه مرتبط نیروی کار و دامنه افزایش بهره وری، بسیار آسان بود که نشان دهیم نرخ رشد اقتصادی کشورهای BRICs بالاتر از اقتصاد پیشرفته ترین کشورهای جهان است. آنچه قرار نبود تجزیه و تحلیل ما نشان دهد این بود که همه این کشورها با پتانسیل بالقوه خود رشد می کنند.

در این راستا، دهه دوم این قرن کاملاً مغایر با دهه اول بوده است، که برای هر چهار کشور حتی بهتر از سناریوهایی بود که در سال 2001 عنوان کردم. گرچه شرایط هند در سال های اخیر ناامید کننده بوده ولی این کشور همچنان در امتداد مسیری است که همگان تصور می کنیم در حال توسعه است. با این وجود، هم برای برزیل و هم برای روسیه، عملکرد اقتصادی 2020 -2010 بسیار ناامیدکننده بود و این امر باعث شد گهگاهی شوخی کنم که شاید باید BRICs را IC” ” می نامیدم (چین و هند). برزیل و روسیه هر دو از این سرنام معروف رنج برده اند و همان طور که شواهد نشان می دهد، برای توسعه پایدار خود بیش از حد به چرخه کالای جهانی وابسته اند. هر یک از این کشورها تفاوت های قابل توجهی دارند، اما هر دو باید اقتصاد خود را به دور از کالاها متنوع کرده و نقش بخش خصوصی را رشد دهند.

در نقطه مقابل، قدرت مداوم اقتصاد چین حاکی از آن است که این کشور به طور کامل به توانمندی خود رسیده است. تولید ناخالص داخلی چین بیش از 14 تریلیون دلار (تا سال 2019) بیش از دو برابر سایرکشورهای عضو BRICs است. مقیاس گسترده چین به این معنی است که اقتصادهای BRICs در حال حاضر بزرگتر از اقتصاد اتحادیه اروپا هستند و به اندازه ایالات متحده آمریکا نزدیک می شوند.

بازگشت به آینده

اگرچه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی واقعی چین با توجه به افزایش چالش های جمعیت شناختی از سال 2021 کند خواهد شد، اما این امر مانع از سبقت گرفتن از ایالات متحده به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان نخواهد شد. برای این که جهان به طور کلی سریع تر رشد کند، کشورهایی که دارای جمعیت مناسب هستند باید بهره وری خود را افزایش دهند.

برای دنیا بسیار دشوار خواهد بود که به نرخ رشد واقعی تولید ناخالص داخلی 4 درصد برسد. حتی 3/7 درصد دو دهه گذشته نیز می تواند چالش برانگیز باشد. به طور کلی، چهار عامل تعیین می کند که آیا ما به رشد مورد نیاز خود رسیده ایم یا  خیر:

  • بهره وری در اقتصادهای پیشرفته
  • روند رشد چین با چه سرعت کاهش می یابد
  • موفقیت هند
  • و مهم تر از همه، آیا سایر اقتصادهای بازار در حال ظهور بسیار پرمخاطب ظاهر می شوند. آیا کشورهای همانند اندونزی، مکزیک، نیجریه، ویتنام و دیگر کشورها می توانند به پتانسیل طولانی مدت خود نزدیک شوند؟ اگر چنین شود، رشد واقعی تولید ناخالص داخلی برای جهان می تواند شانس بیشتری برای تبعیت از دهه گذشته داشته باشد.

بدیهی است رسیدن به بهبود سریع پس از همه گیری COVID-19 تقریباً به تولید و توزیع واکسن و درمان برای ریشه کن کردن این بیماری همه گیر بستگی دارد.

صندوق بین المللی پول باید در تشویق این محرک نقش فعالی داشته باشد و علاوه بر تمرکز تازه خود بر تغییرات آب و هوایی، باید وارد عرصه سیستم های بهداشتی شود و تجزیه و تحلیل هزینه های سلامت را در کارهای نظارتی خود ادغام کند. همسو شدن با وزرای دارایی برای پشتیبانی از شتاب دهنده دسترسی به ابزارهای موسوم بهCOVID-19 (ACT)   در جهت گسترش همکاری بین سازمان های بهداشتی جهانی، یک شروع کوچک است، اما باید مقیاس همکاری ها بزرگتر از این باشد.

جسورتر و باهوش تر

پس از پاندمی COVID-19 ، اقتصادهای نوظهور بازار، به ویژه کشورهای بزرگ تر، باید سیاست های مالی هوشمندانه تری را اتخاذ کنند. سیاست هایی که سرمایه گذاری عمومی را در اولویت قرار می دهد. برای ارزیابی چارچوب اقتصادی واقعی و شرایط سیاست مالی، ما به مبنای دیگری نیاز داریم. به طور خاص، زمان آن فرا رسیده است که بین هزینه های سرمایه گذاری دولت و مصرف تفاوت قائل شویم. مورد اول احتمالاً تأثیر چند برابری دارد و نباید از منظر حسابداری و برمبنای هزینه های دولت در زمینه  مصرف مورد توجه قرار گیرد. مقابله با تغییرات آب و هوایی و تهدیدهای بهداشتی در آینده  به چنین سرمایه گذاری هایی نیاز دارد. دستیابی اقتصادهای بازار نوظهور به ظرفیت های رشد خود به چنین سرمایه گذاری بستگی دارد که تردید نیست برای رسیدن به رشد اقتصادی از شرایط مالی مهم تر است.

داشتن یک چارچوب برای سیاست های مالی هوشمندانه تقریباً به طور قطع به سیستم های مالی داخلی قوی تری نیاز دارد. ادامه وابستگی به یک سیستم پولی مبتنی بر دلار این مسئله را دشوار می سازد. با وجود کاهش نسبتاً ملایم اما مستمر سهم اقتصاد ایالات متحده در جهان، ولی سیستم پولی  مبتنی بر دلار همچنان مسلط باقی مانده است.

به هر حال راه برون رفتی وجود دارد و این تغییر، روزی صورت می گیرد. سیستم پولی برای انعکاس بیشتر در مورد پویایی در حال تغییر جهان، باید تکامل یابد و تا زمانی که چنین شود، توانایی کشورهای در حال ظهور در بازار برای رسیدن به ظرفیت های رشد خود همچنان چالش برانگیز خواهد بود، البته شاید این موارد به اندازه سایر اقدامات داخلی مانند بهداشت و نظام‌ های آموزشی چالش برانگیز نباشد.

بسیاری از کشورهای در حال ظهور، باید در مورد این موضوعات جسورانه و هوشمندانه عمل کنند و البته صندوق بین المللی پول نیز برای کمک به آن ها در آنجا خواهد بود.

 


*رییس سابق موسسه گلدمن ساکس