رمز موفقیت در تغییرات اقلیمی

کمال درویش، سباستین اشتراوس

در حالی که سیاست گذاران برای بیست و ششمین اجلاس سرنوشت ساز سران تغییرات اقلیمی[1] در ماه نوامبر آماده می شوند، چشم انداز دستیابی به جهانی بدون کربن تا سال 2050 درحال بهبود است. اما چنانچه کشورهای با درآمد متوسط و پایین تر از متوسط در تحولات سبز مشارکت کامل نداشته باشند، نگهداشتن گرمای کره زمین زیر دو درجۀ سانتیگراد  انتظاری غیر واقعی خواهد بود.

پیشرفت های اخیر در فن آوری های سبز، به صفر رساندن میزان انتشار گازهای گلخانه ای را تا سال 2050 نه تنها از نظر فنی امکان پذیر کرده بلکه از نظر اقتصادی نیز ارزشمند نموده است. برای تحقق این هدف – كه هم اكنون با توجه به پذیرفته شدن از سوی تعداد بیشتری از كشورها، روند تثبیت انتظارات را آغاز كرده است – لازم است كه گرمای کرۀ زمین نسبت به میزان قبل از صنعتی شدن كاملا زیر 2 درجه سانتیگراد حفظ شود. این امر مستلزم آن است که کشورها انتشار گازهای گلخانه ای خود را به سرعت کاهش دهند.

مناطق مختلف جهان به طور یکسان از تغییرات اقلیمی متأثر نمی شوند، کما این که به طور یکسان هم- چه در حال حاضر و چه در گذشته- مسؤول انتشار دی اکسید کربن نبوده اند. این اختلافات تاکنون مانع از ایجاد اجماع بین المللی در مورد چگونگی تقسیم عادلانه هزینه های کاهش انتشار گازهای گلخانه ای شده است. اما در آستانه بیست و ششمین نشست سازمان ملل متحد برای تغییر آب و هوا که قرار است در ماه نوامبر سال جاری در گلاسگو برگزار شود، به رسمیت شناخته شدن اهمیت خطر گرم شدن کره زمین، همراه با کاهش چشمگیر هزینه انرژی های تجدیدپذیر، پیشرفت سریع را آسان می کند. در واقع، تأکید در بحث آب و هوا جای خود را از هزینه های کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، به فرصت های ارائه شده توسط فن آوری های جدید، تغییر داده است.

به رسمیت شناخته شدن اهمیت خطر گرم شدن کره زمین، همراه با کاهش چشمگیر هزینه انرژی های تجدیدپذیر، پیشرفت سریع را آسان می کند.

رقابت شدید برای تحقق جهانی با انتشار کربن در حد صفر تا سال2050، بین گروه های مختلف کشورها که با سرعت های متفاوتی حرکت می کنند، همچنان در جریان است. اما به طور فزاینده ای روشن می شود که عملکرد بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه[2] احتمالا گوی موفقیت را از دیگران غیر از چین خواهند ربود. اروپا در میان اقتصادهای پیشرفته، پیشتاز تلاش های تحول سبز است. درحال حاضر به نظر می رسد ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری جو بایدن مصمم است كه بلندپروازی های آب و هوایی خود را بالا ببرد و ظرفیت فن آوری آن احتمالا باعث می شود علیرغم ادامه موانع سیاسی داخلی، عملکرد خوبی داشته باشد. همین مزیت را می توان برای سایر کشورهای ثروتمند مانند ژاپن و کانادا که از منابع و فناوری لازم برای طلایه داری کاهش کربن به میزان صفر برخوردارند، نیز برشمرد.

در حال حاضر فقیرترین کشورها بیشترین آسیب را از تغییرات مداوم آب و هوا می بینند و کمترین توانایی را برای تحمل تعدیل و سازگاری دارند. این کشورها به دلایل اخلاقی مستحق کمک بسیار زیادی برای انطباق و جهش به سوی فناوری های سبز هستند، در حالی که مجموع انتشار کربن آن ها که تأثیر قابل توجهی بر کل کربن جهان می گذارد در بازه زمانی مانده تا سال 2050 بسیار کم خواهد بود.

این وضع در مورد بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه که سطح جاه طلبی و توانایی های  آن ها عامل تعیین کننده ای در موفقیت جهانی خواهد بود، صدق نمی کند. در حالی که میزان انتشار کربن در اکثر اقتصادهای پیشرفته در حال کاهش است، در غالب کشورهای در حال توسعه از جمله چین همچنان رو به افزایش بوده و حدود دو سوم میزان انتشار کربن در جهان را تشکیل می دهد. (چین به تنهائی مسؤول حدود 30٪ انتشار کل کربن در جهان است.)

اما از آن جا که چین از برخی جهات مهم با سایر بازارهای نوظهور و اقتصادهای درحال توسعه تفاوت دارد، قرار دادن آن در کنار این کشورها راه درستی برای ارزیابی چشم انداز آیندۀ آن ها در کربن زدایی بیشتر نیست. چین در میان مبتدیان هم تمایل و هم توانایی رهبری صادرات جهانی فناوری های سبز را دارد. تداوم این جاه طلبی همچنین تلاش های این کشور را درجهت تبلیغ جذابیت سیستم سیاسی-اجتماعی آن تقویت می کند.

در حال حاضر فقیرترین کشورها بیشترین آسیب را از تغییرات مداوم آب و هوا می بینند و کمترین توانایی را برای تحمل تعدیل و سازگاری دارند

علاوه بر این، چین منابع مالی کافی برای تأمین هزینه های غالبا هنگفت انتقال سبز را که بایستی از پیش پرداخت شود، در اختیار دارد و شرکت های نیمه دولتی این کشور ممکن است تمایل داشته باشند برای اثبات سود آور بودن چنین سرمایه گذاری هایی نگاه دراز مدت تر لازم را اعمال کنند. درنهایت، بزرگ بودن چین بدان معناست که از کاهش انتشار کربن خود بهره قابل ملاحظه ای خواهد برد و از این طریق مشکلی را که برخی از اعضاء با پرداخت نکردن سهم خود از هزینه های مشترک بوجود می آورند[3]، کاهش می دهد. نکته ای که خیلی ها آن را در نظر نمی گیرند.

بنابراین دلایل خوبی برای این باور وجود دارد که چین به زودی سیاست های آب و هوایی خود را توسعه بخشیده و با قرار گرفتن در یک مسیر رشد، انتشار کربن را با سرعت بیشتری نسبت به اکنون کاهش می دهد. در مقابل، بازارهای نوظهور و اقتصادهای درحال توسعه، اگرچه گروه متنوعی را تشکیل می دهند، اما تقریبا همه آن ها هنوز در مسیر رشد پر کربن قرار دارند.

این گروه برای تأمین انتظارات جمعیت همچنان در حال رشد خود، از جمله صدها میلیون شهروند بسیار فقیر، باید در زمینه های برق، حمل و نقل، مسکن و بخش های مرتبط، سرمایه گذاری زیادی انجام دهند. بنابراین علیرغم سناریوهای خوشبینانه موجه کاهش انتشار کربن برای اقتصادهای پیشرفته و چین، در واقع این مسیرهای سایر اقتصادهای در حال توسعه است که تفاوت بین محدود کردن گرمای کره زمین تا سطح زیر 2 درجه سانتیگراد و بالاتر رفتن قابل ملاحظه آن از این حد را مشخص می نماید.

در مقایسه با کشورهای پیشرفته و چین، بازارهای نوظهور و اقتصادهای درحال توسعه توانایی محدودی در جذب و استفاده از منابع مالی دراز مدتی که برای پیش پرداخت در مسیرهای رشد سبز لازم است، دارند. آن ها فاقد امکانات مالی داخلی هستند و شرایط لازم را برای منابع اقتصادی اعطائی کشورهای پیشرفته که بیشتر مختص کشورهای کم درآمد است، ندارند.

علاوه بر این، برخی از اقتصادهای در حال توسعه مهم مانند هند، اندونزی و آفریقای جنوبی هنوز تا حد زیادی به زغال سنگ متکی هستند. در حالی که چالش اصلی این کشورها رشد سریع ظرفیت های جدید سبز است، با مشکل دیگری به نام حذف واسطه از سهام سرمایه های نسبتا جدید مواجه هستند. چین نیز باید با این مسائل مقابله کند منتهی قدرت بیشتری برای این کار دارد. تنها راه حل مناسب برای این چالش، تأمین مالی بین المللی دراز مدت برای اقتصادهای درحال توسعه، بیشتر از ناحیۀ منابع خصوصی است. بانک های توسعه چندجانبه[4] باید با ارائه ترکیبی از منابع مالی تا حدودی بدون واسطه خود و تدارک تسهیلات کاهش دهنده ریسک بسیج منابع خصوصی، این روند را تسهیل کنند. این امر مستلزم آن است که بانک های توسعه چندجانبه بتوانند سرمایه سهامدارجدید و نیز اجازه استفادۀ اندکی محتاطانه تر از ترازنامه های آن ها را کسب کنند. بدین ترتیب چین به جای این که یک دریافت کنندۀ محض سرمایه خارجی باشد، منبع خصوصی و دولتی بلند مدتی برای تأمین مالی دیگر اقتصادهای درحال توسعه خواهد بود.

علاوه بر این، برخی از اقتصادهای در حال توسعه مهم مانند هند، اندونزی و آفریقای جنوبی هنوز تا حد زیادی به زغال سنگ متکی هستند.

در حالی که سیاست گذاران برای بیست و ششمین اجلاس سران آماده می شوند، چشم انداز دستیابی به جهانی بدون کربن تا سال 2050 درحال بهبود است. اما چنانچه کشورهای با درآمد متوسط و پایین تر از متوسط در تحولات سبز مشارکت کامل نداشته باشند، نگهداشتن گرمای کره زمین زیر دو درجۀ سانتیگراد  انتظاری غیر واقعی خواهد بود.

 

https://www.project-syndicate.org/commentary/emerging-and-developing-economies-are-key-to-reaching-net-zero-by-kemal-dervis-and-sebastian-strauss-2021-07

 

[1] COP26 – Conference of the Parties

[2] – EMDEs Emerging Markets and Developing Economies بازارهای نوظهور و اقتصادهای درحال توسعه

[3] – Free-rider Problem

[4] – Multilateral Development Banks