تحولات بازار سرمایه و شاخص کل
تحلیلی از گروه مالی اقتصاد بیدار
شاخص کل بورس اوراق بهادار با از دست دادن حمایت یک میلیون و ۳۵ هزار واحدی در تاریخ سوم خرداد به یک میلیون و ۹۵ هزار واحد رسید، اما نهایتا در روز چهارشنبه ۵ خرداد به سطح یک میلیون و ۱۱۰ هزار واحد نزدیک شد. تقریبا بازده شاخص کل از میانه خرداد سال 99 تاکنون صفر بوده و فعالان بازار سرمایه در طول یک سال اخیر بازدهی کسب نکرده اند. از آن جا که عموما بازده شاخص بهتر از بازده افراد است. می توان انتظار داشت که عموم فعالان بازار نسبت به خرداد سال قبل سرمایه کمتری دارند. شاخص هم وزن، خرداد سال قبل از ۳۱۰ هزار واحد کار خود را شروع کرد و در پایان ماه ۴۰۰ هزار واحد بود. هم اکنون ۳۸۳ هزار واحد است. شاخص هم وزن به سبب قفل بودن نمادها در صف فروش، مشابه شاخص کل افت نکرده و با توجه به حجم صفوف فروش می توان انتظار داشت که شاخص هم وزن به حمایت های قبلی خود برسد که در محدود ۳۶۵ هزار واحد و ۳۱۰ هزار واحد است. اگر شاخص هم وزن به ۳۱۰ هزار واحد برسد عملا بازدهی یک ساله این شاخص نیز صفر می شود. در هفته این که گذشت. روز شنبه ۹۶ درصد نمادها منفی بودند همچنین ۷۸ درصد بازار صف فر بود و ارزش صفوف فروش ۹/6 همت بود. در روز چهارشنبه وضعیت بهتر شده بود. ۷۱ درصد بازار منفی بود، ۵۸ درصد نمادها صف فروش بودند و ارزش صفوف فروش 8/5 همت (هزار میلیارد تومان) بود. درواقع طی این هفته 120 نماد از صف فروش خارج شدند و صفوف فروش 1/1 همت کاهش یافت. با این وجود همچنان ۳۶۰ نماد صف فروش هستند که احتمالا با مجامع پیش رو بازگشایی شاهد متعادل شدن آن به وسیله دامنه نوسان باز خواهیم بود. از این زاویه شاخص هم وزن پتانسیل رسیدن به سطح 310 هزار واحد را دارد. در هفته ای که گذشت ارزش معاملات 5/12 همت و میانگین آن 5/2 همت در هر روز بود. این هفته 5/2 همت خروج پول حقیقی ثبت شد اما روند خروج پول امیدوارکننده بود. خروج پول روزانه به ترتیب از شنبه تا چهارشنبه 983 میلیارد تومان، 645 میلیارد تومان، 383 میلیاردتومان، 288 میلیارد تومان و 236 میلیارد تومان بود. با این حال چون تعادل در صفوف فروش عمدتا توسط حقوقی ها صورت می گیرد، این جریان خروج پول طبعا در هفته های بعدی نیز تداوم دارد و بعید است به شکل پایدار شاهد ورود پول حقیقی باشیم. نکته ی حائز اهمیت تعداد سهامی است که از اول سال 1399 تا به امروز بین حقوقی ها و حقیقی ها جابجا شده است. از آن جا که قیمت سهام در ابتدای 99 با امروز تفاوت فاحشی دارد این مقایسه شاید نتیجه بهتری به ما نشان دهد. از نظر میزان ریالی اختلاف فی مابین حقیقی ها و حقوقی ها نزدیک 26 همت کماکان ورودی پول توسط حقیقی ها یا همان فروش بیشتر حقوقی ها را نشان می دهد اما در پژوهشی که صورت گرفته نشان می دهد که از اول سال 1399 حقوقی ها 109 میلیارد برگه سهم به حقیقی ها فروخته اند و از آن تاریخ با دقت نزدیک 98 درصد 96 میلیارد سهام را از حقیقی ها خریده اند، در واقع نزدیک 90 درصد سهام حقیقی ها از اواخر مرداد 1399 به بعد توسط حقوقی ها خریداری شده است لذا می توان امیداوار بود به زودی با انتهای اصلاح بازار و به تعادل رسیدن بازار نزدیک شده ایم.
از اول سال 1399 حقوقی ها 109 میلیارد برگه سهم به حقیقی ها فروخته اند و از آن تاریخ با دقت نزدیک 98 درصد 96 میلیارد سهام را از حقیقی ها خریده اند، در واقع نزدیک 90 درصد سهام حقیقی ها از اواخر مرداد 1399 به بعد توسط حقوقی ها خریداری شده است
در مسیر بورس
گزارش های ۱۲ ماهه از راه رسید و عملکرد دو ماه اولیه سال 1400 شرکت ها نیز شفاف شد. حالا می توان در سناریوهای مختلف این مساله را سنجید که آیا شرکت ها در بدبینانه ترین سناریو ها جذاب هستند یا خیر؟ تحلیل گران بنیادی عمدتا بعد از سال ها تحلیل به این نتیجه می رسند که هیچ کدام از سناریوهای تحلیلی محقق نمی شود بلکه واقعیت، همیشه، میانگینی از تمام سناریو ها است. حالا، این که قیمت ها جهانی افت کند، دلار بریزد، تحریم برداشته نشود، رئیس جمهور جدید از بورس حمایت نکند، کمبود گاز و آب جدی باشد و مسائلی از این دست به عنوان بدترین سناریو ها هستند اما منطق می گوید که هیچگاه این بدترین سناریوها نمی توانند با همدیگر جمع شوند. بازار جهانی در اوج نمی ماند و اصلاح می کند اما قرار نیست بدترین سناریو مربوط به آن محقق شود. قیمت ارز از دید فعالان اقتصادی سال 1400 درمحدوده بالای ۲۰ هزار تومان به صورت میانگین خواهد بود. قطعی گاز، برق و آب هر ساله بر صنایع اثر داشته و شدت و ضعف آن چندان قابل پیش بینی نبوده است. رئیس جمهور جدید قطعات برای حمایت از سهام داران، برنامه هایی خواهد داشت و می بینیم که جمع سناریوها، چیزی نیست که بتوان آن را به دقت پیش بینی کرد.
ما این را می دانیم که بسیاری از نمادها که هم اکنون به قیمت 98 تا اردیبهشت 99 رسیده اند، در آن زمان گران نبوده اند. حالا قیمت ها با گذشت بیش از یک سال ، به همان سطوح و حتی کمتر از آن رسیده است. ما می دانیم که نقدینگی با سیاست اقتصادی و چارچوب های فعلی همچنان رشد می کند و هر چند در میان مدت، سپرده گذاران بانکی سود ببرند اما باز هم در بلند مدت، بدترین بازدهی از آن سود بانکی خواهد بود چون همیشه تورم بالاتر از نرخ سود سپرده بوده و این نشان می دهد که در عامیانه ترین سرمایه گذاری هم، کالای بادوم بهتر از سپرده بانکی است.
بازار در مقطع فعلی زمان می خواهد تا اثر ابهامات موجود را شفاف کند. آن چه مشخص است این که بازار دچار بیش واکنشی شده و بدترین سناریوها را کنار هم چیده اما با چشم بر هم زدنی، وضعیت انتخابات، مذاکرات و حتی گزارهش های فصل بهار شفاف شده و آن گاه نظر کارشناسان به هم نزدیک می شود و طبعا بازار به ریل عادی خود باز می گردد.