روحیه وزارت نفت انحصارطلبی است، هیچ وقت بستر تهاتر را فراهم نمی کند
نمایندگان مجلس با تصویب یک قانون بخشی از «فروش و صادرات نفت خام و میعانات گازی» را از شرکت ملی نفت ایران گرفته و در اختیار اشخاص یا نهادهای غیرتخصصی دیگر قرار دادند. حقیقت این است که فروش نفت دردوران تحریم با مشکلات فراوانی روبروست تا آنجا که فروش نفت به عنوان مهمترین دغدغه کشور محسوب می شود. اما با همه این مشکلات تاکنون شرکت ملی نفت ایران متولی اصلی و رسمی فروش نفت بوده است. ولی در اوایل دهه 90، افراد و نهادهایی برای دورزدن تحریمهای نفتی به تجارت نفت پرداختند که بابک زنجانی یکی از آن ها است که هنوز سرنوشت بیش از سهمیلیارد یورو مشخص نشده است. دادن نفت در برابر بدهی در صورت عدم مدیریت، برای کشور بسیار خطرناک است؛ این را کارشناسان می گویند، زیرا تجارت نفت یک کار تخصصی است که با توجه به عدم سابقه فعالیت نهادهای ذکر شده در این قانون در این صنعت میتواند زیانهای زیادی برای کشور و مهمتر از همه شرکت ملی نفت در پی داشته باشد. اما این عقیده، منتقدانی دارد که به نظر آن ها تجارت نفت باید خیلی زودتر از این ها از انحصار وزارت نفت خارج می شد که اگر این گونه بود دیگر تحریم معنی دار نبود و کشور با این همه مشکل دست و پنجه نرم نمی کرد. آنچه در ادامه می خوانیم مصاحبه ما با مؤید حسینی صدر، نماینده ادوار هشتم و نهم مجلس و مشاور وزیر نفت دولت دوازدهم یکی از موافقان این طرح است:
آقای دکتر، طبق بند «ی» تبصره «یک» لایحه بودجه 1401، دولت مکلف است بخشی از «فروش و صادرات نفت خام و میعانات گازی» را از شرکت ملی نفت ایران گرفته و در اختیار اشخاص یا نهادهای غیرتخصصی دیگر برای تهاتر بدهی خود قرار دهد. اگر قرار است ارگان های غیرتخصصی دیگری نفت بفروشند، وظیفه شرکت ملی نفت ایران چیست؟ این قانون دقیقا چه می خواهد؟
در سال های گذشته هم از لحاظ قوانین مصوب کشور این که بخش خصوصی یا شرکت های شبه خصوصی بتوانند نفت بفروشند مانعی نبوده است. ولی این روش هیچ وقت به صورت فراگیر و گسترده در عمل اتفاق نیافتاد. دلایلی مختلفی هم وجود دارد از جمله نوع تظامین و عدم آمادگی بدنه وزارت نفت. همچنین استفاده هایی که به حق یا ناحق افراد دست اندرکار می برند، و مهم تر این که برخی از افراد تمایل ندارند میزان استخراج و فروش نفت کشور مشخص شود. به این دلایل بخش خصوصی خیلی نتوانست در تجارت نفت وارد شود. البته این یکی از اشتباهات کشور است. کشوری که ظرفیت 8 میلیون بشکه تولید نفت را دارد که 2 میلیون در داخل مصرف می شود و 6 میلیون آن باید به اشکال مختلف صادر شود. این کار باید در طول 50 سال گذشته انجام میشد تا الان 2 میلیون بشکه با زور و تحریم صادر نمی شد.
این که بخش خصوصی خیلی نتوانست در تجارت نفت وارد شود، اشتباه بزرگ تاریخ اقتصادی است. کشوری که ظرفیت 8 میلیون بشکه تولید نفت را دارد که2 میلیون در داخل مصرف می شود و 6 میلیون آن باید به اشکال مختلف صادر شود. این کار باید در طول 50 سال گذشته انجام می شد تا الان 2 میلیون بشکه با زور و تحریم صادر نمی شد
این اشتباه بزرگ تاریخ اقتصادی است. در حال حاضر هم اگر شفاف سازی شود و سازو کار آن مشخص و رقابتی شود تا همه بخش خصوصی بتوانند با خرید نفت و سپردن تظامین کافی وارد تجارت نفت شوند به نفع کشور است زیرا سوءاستفاده ها کمتر و رقابت بیشتر می شود و تحریم دور زده می شود. در حقیقت منافع این کار بیشتر از ضرر آن است. به نظر من اگر این کار اشکالاتی هم در اجرا داشته باشد باز اقدام خوبی است. هم نظرات مخالفین این قانون و هم موافقین را مطالعه کرده ام ولی در کل موافق هستم زیرا، وقتی وزارت نفت از انحصار فروش نفت خارج شود بهتر است. اما وزرات نفت برای این که از ابتدا اقتدار مالی و انحصار قدرتی خود را حفظ کند، هیچ وقت بستر این کار را فراهم نکرد. البته تنها تجارت نفت نیست؛ الان در گاز نیز با اینکه 18% صادرات گاز دنیا در اختیار ایران است اما در تجارت بین المللی گاز و پروژه های بزرگ دنیا نقشی نداریم و همه این ها مربوط به عدم اجازه ورود بخش های بزرگ اقتصادی در این تجارت است که هم پول دارند و هم توان.
اساسا یک سازمان رقیب و موازی را در فروش نفت، رقیب سازمان تخصصی نفت کردن عواقب وخیم و ناخوشایند فساد و عدم شفافیت و مسوولیت گریزی را به وجود می آورد و این که بالاخره معلوم نیست مسوول کیست! فروش نفت در دوران تحریم سخت نیاز به دور زدن دارد و شنیده ها حاکی از این است که برخی سازمان ها هم وارد شدند ولی نتوانستند کاری بکنند؛ آیا نمایندگان می دانند در چه مسیری قدم بر می دارند؟
یک واقعیت را برای شما بگویم و آن این که من زمانی مسئولیتی در بازرگانی خارج از کشور داشتم، زمانی بود که ما نمی توانستیم به خاطر تحریم، نفت بفروشیم. در آنجا شرکت هایی به ما مراجعه می کردند که با ادله می گفتند که ما توان خرید مثلا 1میلیون بشکه نفت در هر 15 روز از ایران را داریم. در آن زمان نفت 40 دلار بود و اگر این پول پرداخت نمی شد ما باید تا آخر عمر در زندان می بودیم به همین دلیل در چندین جلسه با کارشناسان تمام زوایای کار را بررسی می کردیم، اما این شرکت ها همچنان با همه مشکلات، خریدار نفت ایران بودند زیرا ما مجبور بودیم در تحریم نفت را با تخفیف به فروش برسانیم که این تخفیف ها هم ارقام بزرگی می شود این شرکت ها برای این تخفیف حاضر به خرید نفت ایران بودند. این کار در واقع به سود هردو طرف است.
وزارت نفت نمی خواهد انحصار فروش را از دست بدهد. وزارت نفت نمی خواهد سازوکار فروش نفت عمومی سازی شود یعنی همه بفهمند ما چقدر نفت داریم و چقدر به فروش می رسانیم، به کجا می فروشیم و پولش را چگونه دریافت می کنیم. به نظر من یک ترسی از این شفاف سازی وجود دارد یا مصلحتی است که ما نمی دانیم. ولی حتی در پارت های کوچک این کار صورت بگیرد بسیار خوب است
ند این خانه دست کیست؟ متراژ آن چقدر است؟ این کار هم دقیقا این گونه بود هرچه ما تلاش کردیم و تا 6 ماه این مشتریان را هم نگه داشتیم تا وزارت نفت یک پاسخ روشن فقط در حد بله یا خیر بدهد! در واقع در عمل فردی پاسخگو نبود. وزارت نفت می گفت این شرکت ها دروغ می گویند. اما حقیقت این است که وزارت نفت در این زمینه با سازمانی همکاری نخواهد کرد؛ ممکن است در مورد میعانات گازی همکاری کند اما در مورد فروش نفت خیر.
اگر این کار به گفته شما به مصلحت کشور است، چرا وزارت نفت همکاری نمی کند؟
علتش این است که وزارت نفت نمی خواهد انحصار فروش را از دست بدهد. وزارت نفت نمی خواهد سازوکار فروش نفت عمومی سازی شود یعنی همه بفهمند ما چقدر نفت داریم و چقدر به فروش می رسانیم، به کجا می فروشیم و پولش را چگونه دریافت می کنیم. به نظر من یک ترسی از این شفاف سازی وجود دارد یا مصلحتی است که ما نمی دانیم. ولی حتی در پارت های کوچک این کار صورت بگیرد بسیار خوب است. ولی یک مسئله ای وجود دارد که وقتی صحبت از فروش نفت می شود، وزارت نفت مسخره می کند که آقایان فکر می کنند فروش نفت مثل فروش شکر است! درصورتی که این گونه نیست؛ مثلا عراق که یک سیستم به هم ریخته دربِ داغان دارد در ماه های اخیر فروش نفتش را به 10 میلیون بشکه رسانده است؛ حالا کشور ما با این همه سیستم تجاری خوب بین المللی و تاجرها و سازمان های عریض و طویل پولدار، نمی تواند در دنیا نفت بفروشد؟! ایران حدود 100شرکت بزرگ در کشورهای مختلف دنیا دارد که بازرگانی انجام می دهند و ظرفیت مالی بالایی دارند. اگر آقای رئیسی بتواند در دوره ریاست جمهوری خود این انحصار را بشکند که فروش نفت کم کم از انحصار وزارت نفت خارج شود و این کار را زشت نداد کار بزرگی انجام داده است.
عراق که یک سیستم بهم ریخته دربِ داغان دارد در ماه های اخیر فروش نفتش را به 10 میلیون بشکه رسانده است؛ حالا کشور ما با این همه سیستم تجاری خوب بین المللی و تاجرها و سازمان های عریض و طویل پولدار، نمی تواند در دنیا نفت بفروشد؟! اگر شخص رئیس جمهور در اول خط این کار نباشند، بازهم اجازه این کار داده نمی شود
در کشورهای نفت خیز دیگر این کار انجام می شود؟
بله. بسیاری از کشورها این کار را انجام می دهند. اما هر کشوری که نفت دارد حتی عربستان به هر فرد یا سازمانی اجازه ورود به این تجارت را نمی دهند.
یعنی حضور مافیا در این صنعت بسیار پررنگ است؟!
دقیقا همین طور است. الان افرادی را می شناسم که در تجارت نفت هستند که در واقع این افراد ظاهرکار هستند عواملی هستند که این افراد را کنترل می کنند و همین افراد هم نمی گذارند بخش خصوصی وارد این تجارت شود. من به این دلیل از آقای رئیسی نام بردم زیرا اگر شخص رئیس جمهور در اول خط این کار نباشند، بازهم اجازه این کار داده نمی شود. بازهم تاکید می کنم که این کار در درازمدت به نفع کشور خواهد بود.
اگر مذاکرات برجام به نتیجه برسد، تحریم نفت برداشته می شود آن وقت چه لزومی به این که افراد دیگری به جز وزارت نفت که در این زمینه تخصص دارد وارد بشوند. دیگر زیر میزی فروختن و پنهان کاری و تخفیف های آنچنانی دادن توجیه ندارد؟ حرف من این است که این قانون بعد از احیای برجام کاربرد ندارد.
اما من حرفم این است که حتی فرض کنیم اصلا تحریمی هم نباشد، باز رفع انحصار از وزارت نفت ضروری است. شرکت هایی از هند تا چین حتی ترکیه هستند که نفت خام را خودشان خریداری می کنند و روی آن فرایند انجام می دهند، این ها به دنبال حذف واسطه ها هستند و با بخش خصوصی راحت تر کار می کنند، زیرا برایشان یک دلار هم مهم است. بنابراین اگر تحریم ها هم برداشته شد، شرکت نفت باید به عنوان مشاور، دست بخش خصوصی را بگیرد. اگر این کار را 30 سال پیش شروع می کردیم دیگر تحریم معنی نداشت. در حال حاضر صنعت فولاد ایران هم تحریم است آیا این صنعت خوابیده است؟ خیر زیرا همیشه در این صنعت بخش خصوصی فعال بوده، فعالان این بخش اگر مجبور می شدند سرمرز با کامیون هم فولاد بفروشند، می فروختند. اتفاقا الان دنیا با شرایط روسیه از نفت ایران استقبال می کند، حتی اگر روسیه هم صلح کند باز نفت ایران خریدار دارد.
ممکن است وزارت نفت یا دولت نگران باشند که خزانه کشور از حالت واحد خارج شود؛ یا فروش نفت ایران دچار مشکل شود؟
وزارت نفت نگران خزانه نیست بلکه نگران خودش است. دولت می داند که خزانه خالی نمی شود زیرا دولت می تواند بگوید واریزی با خزانه باشد. مشکل این حرف ها نیست؛ روحیه وزارت نفت انحصارطلبی است و می خواهد فروش نفت را برای خود حفظ کند.
این کار باعث کسری بودجه هم نخواهد شد زیرا دولت به همان قیمتی که به خارج می فروشد، پولش را از سازمان مربوطه می گیرد، برای دولت مشکلی ایجاد نمی کند. برای شفافیت در این کار هم سازوکار وجود دارد. حرف من این است، تک فروشی ست که باعث عدم شفافیت می شود اگر فروش از انحصار خارج شود 70% مشکل تحریم هم حل می شود.
اگر بازرگانی نفت از انحصار وزارت نفت خارج شود و صادرات آن با کمک همه مجموعه های کشور فعال شود، درآمدهای خیلی خوبی نصیب کشور خواهد شد و اقتصاد کشور شروع به چرخش مثبت خواهد کرد. به جای این که سود تجارت نفت ایران را یک هندی یا یک چینی ببرد باید در بین کشور توزیع شود. این کار چه اشکالی دارد؟!
لازم به یادآوری است که بسیاری از سازمان ها هستند از زیرمجموعه وزارت نفت گرفته تا وزارت صنایع، وزارت کار و مجموعه های پتروشیمی که پول های خیلی کلان و نقد دارند و دولت هم از این پول ها اطلاع دارد اگر دولت با شفافیت و با محوریت سازمان برنامه و بودجه، نفت را به این سازمان ها بدهد و از آنجا که این ها تجربه خریدهای بزرگ را هم دارند قطعا می توانند این کار را انجام دهند و کسری بودجه دولت هم حل می شود.
این قانون، تخصیص اعتبار به دستگاههای دیگر مثل (آموزش و پرورش) را دچار مشکل نمی کند؟
شما آموزش و پرورش را مثال زدید، آموزش پرورش مگر بانک، پتروفرهنگ، چند پتروشیمی و مجموعه های دیگر را ندارد؟! پس آموزش و پرورش نیز امکاناتی دارد که می تواند در بازرگانی نفت و مشتقات نفتی وارد شود و درآمد داشته باشد. ببینید شاید فکرکنید قوه قضائیه چیزی ندارد که وارد این کار شود اما وقتی وارد مجموعه قوه قضائیه می شوید می بینید آن ها هم امکانات مالی گسترده ای دارند. اما آنچه که به نظر من ضعف کشور است و دولت آقای رئیسی به آن به صورت ویژه باید بپردازد این است که توانمندی وزارت خانه ها، سازمان ها، هلدینگ ها و مجموعه ها اجازه شکوفایی پیدا نمی کند و گاها هم می گویند در مغایرت با قانون اصل 44 است مثلا بنگاهداری بانک ها. به نظر من این قضیه باید یک بازنگری شود حتی بانک ها نمایندگی هایی خارج از کشور دارند و قوانین بازرگانی را خیلی خوب می دانند، بنابراین می توانند به فروش نفت هم غیرمستقیم وارد شوند. به عقیده من اگر بازرگانی نفت از انحصار وزارت نفت خارج شود و صادرات آن با کمک همه مجموعه های کشور فعال شود، درآمدهای خیلی خوبی نصیب کشور خواهد شد و اقتصاد کشور شروع به چرخش مثبت خواهد کرد.
با توجه به شرایط منطقه و نیاز جهان به نفت ایران در غیاب احتمالی نفت روسیه، آیا این تصمیم رانت بزرگی را برای برخی از نهادها به وجود نمی آورد؟ در واقع صادرات نفت ایران مختل نمیشود؟
شک نکنید که چه بخش خصوصی و چه خصولتی ها وارد تجارت نفت شوند قطعا سود خیلی شیرینی به دست می آورند که حالا شما اسمش را رانت بزرگ بگذارید. با هر اسمی اما وجود دارد. البته این کار خطراتی هم دارد مثلا ممکن است محموله نفت آن ها توقیف شود و یا مشکلات دیگر برایشان به وجود آید. اما به عقیده من سود این کار به نفع کشور است. مثلا یک ارگانی از این کار سود می برد و ثروتمند می شوند، سود را به داخل کشور برای کارهای عمرانی می آورد. این کارها برنامه ریزی نیاز دارد. دولت همچنین باید با برنامه ریزی صحیح، مانع ضعیف شدن بخش خصوصی در این کار شود. به نظر من به جای این که سود تجارت نفت ایران را یک هندی یا یک چینی ببرد باید در بین کشور توزیع شود. این کار چه اشکالی دارد؟!.