رئیس اتاق ایران و افغانستان؛ ما هنوز نمی دانیم که استراتژی ما با افغانستان چیست؟!

افغانستان در کنار چالش ‌هایی که دارد، فرصت‌ هایی را نیز پیشرو دارد و از ظرفیت‌ های این کشور می‌توان برای انجام پروژه‌ های اقتصادی و تجاری استفاده کرد. ایران باید هرچه سریعتر جایگاه خود را در آینده اقتصاد افغانستان تعریف، ترسیم و تقویت نماید، زیرا بازار‌های هدف معطل نمی‌مانند که رویه ‌های ما سامان بگیرد، رقبا با سرعت، فرصت‌ ها را می‌ ربایند و جای خالی ما را در بازار‌هایی که در آن‌ ها مزیت داریم، پُر می‌کنند. اعمال تحریم ‌های آمریکا علیه ایران، چشم‌انداز روابط اقتصادی افغانستان با ایران را مبهم و تا حدودی پیچیده خواهد کرد که به کارگیری دیپلماسی فعال از سوی حاکمیت یکی از ضروریات است. در این زمان حساس برقراری یک گفتمان موثر میان ارکان نقش‌آفرین در عرصه تجارت خارجی، عاملی برای رفع چالش ‌ها و بهبود مسیرها خواهد بود. بنابراین دستگاه دیپلماسی کشور باید ذغال نقش و اثر خود را در بهبود تعاملات و گشایش مسیر روابط اقتصادی میان دو کشور بیشتر کند تا ظرفیت موجود از دست نرود. در این باره با سید حسین سلیمی رئیس اتاق ایران و افغانستان، گفتگویی انجام شد که می خوانیم:

استفاده از ظرفیت کشورهای همسایه یکی از مسائل قابل ‌اعتنا در سیاست اقتصادی ایران در شرایط تحریم باید باشد بین این کشورها به نظر می رسد افغانستان یکی از گزینه های خوب صادراتی باشد. با این توضیح بازار افغانستان چه مزیتی برای ایران دارد؟ چقدر از بازار افغانستان در دست ایران است؟

با شروع تحریم‌ های آمریکا علیه ایران، افزایش صادرات به ‌ویژه به کشورهای همسایه از برنامه ‌های اصلی حوزه تجارت خارجی است. در این میان، دو کشور عراق و افغانستان که همسایگان شرقی و غربی کشور هستند، به‌ عنوان مهم‌ ترین مقاصد صادراتی ایران شناخته می‌شوند زیرا خریدار و واردکننده بخش قابل‌ توجهی از کالاهای غیرنفتی ایران هستند.

از این رو بازار افغانستان برای ایران بسیار مهم و همیشه باید در محور صحبت های اقتصادی و سیاسی ما باشد زیرا با مرزهای زیادی که با افغانستان داریم جایز نیست که کشور دیگری مثل ترکیه که الان ورود کرده از راه دور بیاید و بازار را بگیرد و ما که نزدیک هستیم، نتوانیم از مزایای بازار افغانستان استفاده کنیم.

از طرف دیگر، دسترسی افغانستان به منطقه آزاد چابهار از دیگر موضوعاتی است که به ‌عنوان محور اصلی روابط اقتصادی ایران و افغانستان مورد توجه قرار گرفته است. با اعلام معافیت این بندر از تحریم ‌های آمریکا، تمام تلاش دولت ایران و افغانستان این است که چابهار محور صادرات و واردات بین دو کشور شود. همچنین به‌ رغم تأکید مسئولان ارشد اجرایی کشور بر پیشینه تاریخی و اشتراکات فرهنگی ایران و افغانستان که اهمیت توسعه روابط اقتصاد را دوچندان می‌کند نیز از دیگر مزایا است.

بازار افغانستان برای ایران بسیار مهم و همیشه باید در محور صحبت های اقتصادی و سیاسی ما باشد زیرا با مرزهای زیادی که با افغانستان داریم جایز نیست که کشور دیگری مثل ترکیه که الان ورود کرده از راه دور بیاید و بازار را بگیرد و ما که نزدیک هستیم، نتوانیم از مزایای بازار افغانستان استفاده کنیم

در سال های گذشته کل واردات افغانستان از دنیا بین 7 تا 8 میلیارد دلار بوده است که از این مبلغ 4 میلیارد دلار را آمریکایی ها کمک می کردند تا افغان ها امکان خرید کالا را داشته باشند. اما الان مساله مهم، کاهش اعتبارات بین المللی بر اقتصاد افغانستان است که این مساله بر رفاه اقتصادی مردم افغانستان و روابط خارجی اقتصادی شان تاثیر منفی خواهد گذاشت. زیرا کمک‌ های بین المللی سهم مهمی در اقتصاد افغانستان دارد. ادامه ناآرامی ها در افغانستان به طور مسلم کمک های بین المللی را به افغانستان کاهش خواهد داد و هم اکنون نشانه های این مساله دیده شده است. از این جهت ادامه بحران در افغانستان باعث ضعیف تر شدن قدرت اقتصادی مردم افغانستان و کاهش ورودی دلار به اقتصاد این کشور می شود که این موضوع متقابلا منجر به کاهش قدرت اقتصادی مردم افغانستان می شود که خروجی این وضعیت کاهش حجم تجارت خارجی کشورمان با افغانستان خواهد شد. البته کشورهای دیگر اعلام کمک به افغانستان را به جای آمریکا کرده اند ولی هنوز فقط در حد حرف باقی مانده است.

در بازار افغانستان سهم ما حدود 40% یعنی 7/2 میلیارد دلار در سال های گذشته از صادرات رسمی بوده است. البته کالاهای دیگر هم به افغانستان صادر می کنیم ولی به دلیل صادرات غیر رسمی آماری از آن ها در دست نیست. باید متذکر شوم که حدود 40 درصد کالاهای افغانستان را ایران تامین می‌کند که باید این روند استمرار پیدا کند. ترکیه به دنبال گرفتن بازار افغانستان از دست ایران است و در این راه هم در حال کشیدن نقشه است، تسهیلات خوبی هم در اینباره در نظر گرفته که باید حواسمان خوب جمع باشد. البته با دستگاه دیپلماسی ما جلساتی در افغانستان برگزار شد که وضعیت تجاری دو کشور بهبود پیدا کند و تاکیداتی هم روی بازارچه ‌های مرزی شد که نتایج این توافقنامه ‌ها به تدریج هم مشخص می‌شود. قبل از این مخالفت هایی به دلیل مسائل امنیتی روی بازارچه ‌های مرزی وجود داشت که این کار امکان پذیر نبود.

در سال های گذشته کل واردات افغانستان از دنیا بین 7 تا 8 میلیارد دلار بوده است سهم ما حدود 40% یعنی 7/2 میلیارد دلار در سال های گذشته از صادرات رسمی بوده است. البته کالاهای دیگر هم به افغانستان صادر می کنیم ولی به دلیل صادرات غیر رسمی آماری از آن ها در دست نیست

حضور طالبان در افغانستان چه اثری بر روابط اقتصادی دو کشور دارد؟ صادرات ایران به افغانستان قبل از طالبان چقدر بوده و الان با مستقرشدن طالبان چه میزان است؟ آیا ظهور بازیگران جدید و فرسایش اقتصاد افغانستان را می توان مهم‌ترین دلایل این وضعیت دانست؟ 7/2 میلیارد دلار در سال های گذشته بوده است. با روی کار آمدن طالبان حدود 2 ماه تجارت تقریبا متوقف شده بود. امروز حمل و نقل و رفت و آمد بین دو کشور وجود دارد ولی با توجه به قرار گرفتن در فصل سرما شاید نتوانیم کسری را جبران کنیم. البته باید بگویم که چند ماهی است که مجدد صادرات ما به افغانستان آغاز شده، اما آیا ادامه داشته باشد یا خیر را هنوز نمی دانیم. با نشست هایی که اخیرا یک هیئت از وزارت امورخارجه با طالبان داشته اند، افغان ها علاقمند هستند که صادرات از ایران ادامه داشته باشد. با شرایط جدید در افغانستان آن تعداد از تجار افغانستانی که باقی مانده‌اند کم‌کم سفارشات خرید و فروش خود با تجار ایرانی از سر گرفته ‌اند. البته هنوز حجم مبادلات خیلی کم است. تا پیش از این به طور متوسط ۲۰۰ میلیون دلار در ماه به افغانستان صادرات داشتیم و معلوم نیست در شرایط جدید بتوانیم دوباره به این عدد برسیم. اما کم کم مبادلات تجاری ما در حال از سرگیری است و تجار افغانستانی درخواست کالا می‌دهند. اما به هرحال با شرایط کنونی صادرکننده ایرانی دست به عصا است زیرا نمی داند که می تواند پول صادراتش را بگیرد یا خیر.

البته صادرکنندگان به افغانستان، صادرکنندگان ایرانی نیستند بلکه معمولا این تاجران افغانستانی هستند که کالای مورد نیاز خود را از ایران خریداری می کنند که بخشی  از آن به مصارف داخلی این کشور رسیده و بخشی هم به آسیای جنوب شرقی و حتی اروپا صادر می‌ کردند، درست است؟

بله همین طور است. واقعیت این است که تجار ایرانی از این مساله که کالاهایشان ترانزیت می‌شد، رضایت چندانی نداشتند و به اعتقاد آن ها صادرات به افغانستان اگرچه برای ایران دارای مزیت است اما افتخارآمیز نیست. این که بازارهای رده نخست را از دست بدهند و به بازار افغانستان اکتفا کنند این درست نیست.

قبل از طالبان به طور متوسط ۲۰۰ میلیون دلار در ماه به افغانستان صادرات داشتیم و معلوم نیست در شرایط جدید بتوانیم دوباره به این عدد برسیم. اما کم کم مبادلات تجاری ما در حال از سرگیری است و تجار افغانستانی درخواست کالا می‌دهند. اما به هرحال با شرایط کنونی صادرکننده ایرانی دست به عصا است زیرا نمی داند که می تواند پول صادراتش را بگیرد یا خیر

صادرکنندگان ما با توجه به پتانسیلی که وجود دارد، معتقدند که هدف صادرکنندگان ایرانی باید ورود به بازارهای طراز اول باشد. آن ها صادرات را زمانی افتخارآمیز می دادند که کالای ایرانی بتواند در بازارهای طراز اول، با رقبای بزرگ رقابت کند. اگر نه صادراتی که تولیدکننده، بسته بندی کننده و صادرکننده را به سمت ارائه محصول با کیفیت پایین‌تر سوق دهد، افتخار نیست. من با کیفیت کالا موافقم، اما با دیدگاه صادرکنندگان موافق نیستم و معتقدم که باید دیدگاهشان نسبت به بازار افغانستان تغییر کند. خود ما در اتاق ایران و افغانستان یک افغانی معتبر داریم که معاملات زیادی از طریق چابهار با افغانستان انجام می دهد. در کل فعال بخش خصوصی با طرف مقابل خود که باید یک افغانی باشد و ریال خود را در ایران دریافت کند، کار می کند. افغان ها واسطه های خوبی برای نقل و انتقال کالای ایرانی هستند.

حال در کنار این دیدگاه اکنون در کنار کاهش امنیت، آینده اقتصادی افغانستان نیز با اما و اگرهای فراوانی مواجه است. با توجه به تحریم ها آیا صادرکنندگان بخش خصوصی تمایل به صادرات به افغانستان را خواهند داشت؟

ببینید پول ترسوست. جای ناامن نمی رود. این یک قانون در سرمایه گذاری است. اما مهم ‌ترین مشکل ما تبادلات بانکی است. جلسات متعددی نیز با بانک مرکزی برگزار کرده‌ایم. در حال حاضر موضوع تهاتر کالا به کالا تا زمان برقراری تبادلات بانکی به‌عنوان راه‌ حل مؤثر مطرح‌ شده است. از سوی دیگر افغان‌ ها نیز مشکلاتی همچون صدور ویزا، تأمین ارز و اخذ اقامت ایران دارند که باید برای رفع آن تلاش کنیم. در مذاکرات ایران و افغانستان قرار شد بانک آرین که قبلا در افغانستان بوده را  فعال کنند که یکی از شاه بیت های کار تجاری خواهد بود و محور اصلی نقل و انتقال پول خواهد شد.

قانون جدید ارتباط تجاری  با افغانستان  فرمول اتمی که نمی خواهد، یک قانونی می خواهد که  ارتباط سریع، قرارداد طولانی مدت و فراهم کردن امکانات برای بخش خصوصی را تسهیل کند، همین. نباید اجازه دهیم بازار از دست ما خارج شود و ترکیه با راه طولانی تر از ما با استراتژیک درست و به موقع بازار پر پتانسیل افغانستان را بگیرد

آیا پول بلوکه شده در افغانستان داریم؟ چقدر؟

پول بلوکه شده در افغانستان نداریم، رابطه بانکی هم نداریم و انتقال پول گران می شود. بعد با قانون برگشت ارز بانک مرکزی هم مشکل است، زیرا با کشورهای همسایه با ریال معامله می شود و باید راه حل جدید پیدا شود. قانون جدید ارتباط تجاری با افغانستان فرمول اتمی که نمی خواهد، یک قانونی می خواهد که ارتباط سریع، قرارداد طولانی مدت و فراهم کردن امکانات برای بخش خصوصی را تسهیل کند، همین. نباید اجازه دهیم بازار از دست ما خارج شود و ترکیه با راه طولانی تر از ما با استراتژیک درست و به موقع بازار پر پتانسیل افغانستان را بگیرد.

عمده کالاهای صادراتی ایران به افغانستان چیست و اولویت های سرمایه گذاری ما چه خواهد بود؟

مواد اولیه، مواد غذایی، خشکبار، سیمان، ورق آهن، محصولات ساختمانی و دیگر محصولات. اولویت ما در افغانستان یا به‌ عبارتی مزیت ما در آنجا انجام کارهای فنی و ساختمانی است اما متاسفانه در حال‌حاضر حضور کمرنگی داریم. اولویت دیگر ما استخراج و بهره‌‌ برداری از معادن غنی افغانستان است. در پل‌ ‌سازی ‌‌ها وجاده ‌‌سازی‌ ‌های این کشور هم باید مشارکت کنیم. واقعیت این است که با وجود توانایی بالای ما در ارائه خدمات فنی اما رقبای ترک و چینی گوی سبقت را از ما ربوده‌‌اند. ما باید جایگاه خودمان را به‌دست بیاوریم. در حال‌ حاضر ترکیه و چین به ‌سرعت در حال عقد قراردادهای مختلف در آنجا و به ‌دست گرفتن بازار افغانستان هستند. مثلا ترک‌ ‌ها ساخت فرودگاه افغانستان را آغاز کرده‌‌اند؛ در حالی‌که ما در خدمات فنی دست‌ بالا را داریم اما متاسفانه حمایت‌‌ های دولت را نداریم. بر خلاف رقبایمان، در اینجا با این که در زبان از بخش‌ خصوصی اعلام حمایت می‌شود اما در عمل چنین حمایتی نیست. به‌ هر‌حال در افغانستان گروه جدیدی روی کار آمده‌‌اند و هنوز ریسک تجارت در آنجا بالاست و ما به حمایت دولت احتیاج داریم.

امروز بحران افغانستان کمترین تاثیرش بر اقتصاد ایران، کاهش تقاضا برای محصولات ایرانی خواهد بود. وقتی نا امنی وجود دارد؛ اولویت دار ترین مساله برای مردم امنیت و سلامتی است و خواسته های اقتصادی و مصرفی در مرحله بعدی قرار می گیرد

ولی درکل بگویم که دولت افغانستان که پول ندارد و بخش خصوصی شان هم بیشترشان از کشور رفته اند، اگر از کشورهای دیگر به این کشور کمک شود، قطعا بیشتر آن نصیب ایران خواهد شد. زیرا سیمان که نمی توانند از ترکیه وارد کنند باید از کشور نزدیک این کار را بکنند که ما با برنامه ریزی درست می توانیم این بازار را داشته باشیم. حتی پیشنهاد داده‌ ایم که در معادن افغانستان ورود کرده و از طریق سرمایه ‌گذاری و صدور خدمات فنی و مهندسی درآمدشان را از معادن افزایش دهیم تا بتوانند واردات را در همان سطح قبل ادامه دهند.

آیا با ورود طالبان، ایران می‌تواند در درازمدت این بازار را حفظ کند؟

در ابتدا باید دید دنیا طالبان را قبول می کند یا خیر. اگر طالبان مورد تایید دنیا باشد، بله ما می توانیم بازار افغانستان را حفظ کنیم. زیرا افغانستان بهترین و نزدیک ترین راه کالاهای واردتی ایران است و خوشبختانه بسیاری از افغان ها به کالاهای ایرانی علاقه دارند. قطعا تجارت ایران و افغانستان به روزهای پیش از روی کار آمدن طالبان بازمی‌گردد. تسلط طالبان بر افغانستان و با توجه به نگرانی ها نسبت به جهت گیری طالبان و مهم تر از همه تداوم بی ثباتی و تنش در داخل جغرافیای مرزی افغانستان خواسته و ناخواسته بر تجارت و بازرگانی میان ایران و افغانستان تاثیر گذار بوده است. امروز بحران افغانستان کمترین تاثیرش بر اقتصاد ایران، کاهش تقاضا برای محصولات ایرانی خواهد بود. وقتی نا امنی وجود دارد؛ اولویت دار ترین مساله برای مردم امنیت و سلامتی است و خواسته های اقتصادی و مصرفی در مرحله بعدی قرار می گیرد.

به چه نکاتی باید تصمیم‌ گیران و تصمیم‌ سازان در جریان مبادلات اقتصادی و تجاری ایران و افغانستان به آن توجه کنند؟

ببینید، افغانستان یک بازار بزرگ مصرفی است. این کشور با دارا بودن نزدیک به ۴۰ میلیون جمعیت مقصد مهمی برای تجارت کالاهای متنوع ایرانی است. دیده می شود بسیاری از کشورها اعلام کمک به این کشور را دارند زیرا بحران ایجاد نشود که مشکل مهاجرت پیش بیاید. از طرف دیگر دولت های کشورهای همسایه کمک زیادی به بخش خصوصی خود می کنند تا بازار افغانستان را ویترینی برای کالاهای خود کنند. مثلا دولت ترکیه امکانات و اعتباراتی را  به کشورهای همسایه خود از جمله افغانستان می دهد، ولی در عوض می خواهد که بخش خصوصی ترکیه کارها را در آن کشور انجام دهند، یعنی راه تجارت را برای بخش خصوصی خود باز می کند و نمی گذارد کالای ایرانی جایگزین شود.

ما باید بدانیم که استراتژی ما با افغانستان چیست؟! مسئله افغانستان امروز بسیار مهم است و دنیا به آن توجه دارد.  البته به نظر من مقامات ایران فعلا منتظر هستند تا ببینند طالبان مورد تایید دنیا قرار می گیرد یا خیر! ولی ایران اولین گروهی بود که بعد از مستقر شدن طالبان به افغانستان رفت. بنابراین ما باید کارهای استراتژیک و دراز مدت اقتصادی با افغانستان داشته باشیم

ما هم می توانیم امکانات وسیع بهره برداری معادن را در افغانستان داشته باشیم زیرا  ایران تجربه  40 ساله در این کار دارد. معادن افغانستان بالای هزار میلیارد دلار ارزش دارند، چرا ایران نباید از این مزیت استفاده کند؟ دولت ما باید با طالبان گفتگو کند و راه را برای بخش خصوصی هموار سازد. در مرحله بعد ایران باید در افغانستان سرمایه گذاری کند تا بازده آن ها افزایش یابد و از بازده آن ها سودمند شود. یعنی باید امکانات درآمد سرانه افغانستان را بالا ببریم تا امکانات خرید آن ها میسر شود. دقیقا مثل چین و آمریکا.

همه می‌دانند که هر کشوری به میزان توانایی خود بازارها را تصرف می‌کند، ایران نباید رقبای خود را در حوزه تجارت و ترانزیت دستکم بگیرد. اکنون در بازار افغانستان، ایران با رقبای جدی همچون هند، چین، ترکیه و پاکستان رو به‌ رو است و همان طور که گفتید مخصوصا ترکیه به هر صورت یک رقیب بسیار جدی است و بسیار سیستماتیک و سازمان‌یافته در حال تصرف بازارهای ایران به ‌خصوص در همسایگی ایران است. آیا صاحبان تصمیم در کشور یک استراتژی مدون و کارآمد دارند تا وارد این عرصه اقتصادی شوند؟

فعلا استراتژی ندیدیم. ما باید بدانیم که استراتژی ما با افغانستان چیست؟! مسئله افغانستان امروز بسیار مهم است و دنیا به آن توجه دارد.  البته به نظر من مقامات ایران فعلا منتظر هستند تا ببینند طالبان مورد تایید دنیا قرار می گیرد یا خیر! ولی ایران اولین گروهی بود که بعد از مستقر شدن طالبان به افغانستان رفت. بنابراین ما باید کارهای استراتژیک و دراز مدت اقتصادی با افغانستان داشته باشیم، طالبان رسما اعلام کردند که از هر سرمایه گذاری اقتصادی استقبال می کنند، دولت ما باید روی یکسری سرمایه گذاری که منفعت دارد در افغانستان سرمایه گذاری کند. در تمــام ســال‌های اخیر افغانستان در جرگه ۵ مقصد صادراتی ایران بوده است. ما باید به آن ها امکانات بدهیم تا بتوانیم ارتباط قوی تری نسبت به کشورهای دیگر با آن ها برقرار کنیم و از آن محل هم سود ببریم. بنابراین یک استراتژی مدون و کارآمد نیاز است.

آیا افغانستان بهشتی برای سرمایه گذاری خواهد بود؟

برای سرمایه گذاری های کوچک نه، اما در زیربناسازی ها بله می تواند باشد. افغانستان یک معدنی به نام لیتیوم دارد که فقط در برزیل و افغانستان وجود دارد و در دنیا بی نظیر است. آمریکا و روسیه هم برای این معدن آنجا بودند، چینی ها که الان در افغانستان هستند هم برای این معدن آمدند. البته افغانستان دارای معادن غنی است ما می توانیم آنجا سرمایه گذاری کنیم. هر کشوری که مثل ما مرز مشترک با کشوری داشته باشد قطعا آنجا را پر از کالاهای خود می کرد و تمام ساخت زیربناهای آن کشور را در دست می گرفت. بنابراین ما باید از این موقعیت استفاده کنیم زیرا موقعیت خیلی خوبی داریم. حرف آخر من این است که روابط سیاسی ما باید هرچه زودتر به سروسامان برسد تا بخش خصوصی دلگرم شود و به بازار افغانستان قبل از کشورهای دیگر ورود پیدا کند.