امنیت غذایی
امنیت غذایی توسط سازمان خواربار و کشاورزی به صورت زیر تعریف شده است:
زمانی که همه مردم در همه زمانها دسترسی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی به غذای کافی، ایمن و مغذی داشته باشند که نیازهای غذایی و ترجیحات غذایی آن ها را برای یک زندگی فعال و سالم برآورده کند.
امنیت غذایی چهار عنصر مرتبط به هم دارد: در دسترس بودن، دسترسی، استفاده و ثبات.
در دسترس بودن مربوط به عرضه و تجارت مواد غذایی است، نه فقط کمیت بلکه کیفیت و تنوع غذا را نیز در بر می گیرد. بهبود دسترسی مستلزم سیستمهای کشاورزی مولد پایدار، منابع طبیعی مدیریت شده و سیاستهایی برای افزایش بهرهوری است.
دسترسی شامل دسترسی اقتصادی و فیزیکی به غذا است. بهبود دسترسی مستلزم دسترسی بهتر به بازار برای خرده مالکان است که به آن ها امکان می دهد درآمد بیشتری از محصولات نقدی، محصولات دامی و سایر شرکت ها ایجاد کنند.
استفاده در مورد نحوه استفاده بدن از مواد مغذی مختلف در غذا است. سلامتی افراد، شیوه های تغذیه، تهیه غذا، تنوع رژیم غذایی و توزیع درون خانواری غذا، همگی بر وضعیت تغذیه فرد تأثیر می گذارند. بهبود استفاده مستلزم بهبود تغذیه و ایمنی مواد غذایی، افزایش تنوع در رژیم غذایی، کاهش تلفات پس از برداشت و ارزش افزوده به غذا است.
ثبات یعنی امنیت غذایی در هر زمان. ناامنی غذایی می تواند گذرا همراه با شوک های کوتاه مدت در نتیجه یک فصل بد، تغییر وضعیت شغلی، درگیری یا افزایش قیمت مواد غذایی باشد. هنگامی که قیمت ها افزایش می یابد، این فقرا هستند که بیشتر در معرض خطر هستند زیرا آن ها بخش بسیار بیشتری از درآمد خود را صرف غذا می کنند. افراد فقیر در مالاوی نزدیک به 78٪ از درآمد خود را صرف غذا می کنند، در حالی که فقیر در ایالات متحده فقط 21٪ را خرج می کنند.
چرا مهم است؟
غذا یک حق اساسی انسان است و با این حال از هر نه نفر در سراسر جهان یک نفر (805 میلیون) هر روز گرسنه می شود (FAO، IFAD و WFP 2014). در حالی که این هنوز 805 میلیون بیش از حد است، ما در حال پیشرفت در جهت رفع گرسنگی هستیم.
جهان متعهد شد که از طریق اهداف توسعه هزاره (MDG) نسبت گرسنگان را بین سالهای 1990 تا 2015 به نصف کاهش دهد. اکنون 209 میلیون گرسنه کمتر از سال 1990 وجود دارد. تاکنون 63 کشور به هدف توسعه هزاره رسیده اند. برخی از مناطق مانند آمریکای لاتین و کارائیب پیشرفت چشمگیری در افزایش امنیت غذایی داشته اند. با این حال، در کشورهای جنوب صحرای آفریقا و آسیای غربی، جایی که بلایای طبیعی و درگیری همچنان مردم را در گرسنگی به دام میاندازند، پیشرفت اندکی حاصل شده است
همچنین نوع موذیانهتری از گرسنگی وجود دارد، گرسنگی پنهان ناشی از کمبود ریزمغذیها مانند آهن، ویتامین A و روی که دو میلیارد نفر را تحت تأثیر قرار میدهد. برای افراد، اثرات کمبود ریزمغذیها میتواند مخرب باشد. اگر کودک در 1000 روز اول زندگی، تغذیه کافی دریافت نکند، در معرض خطر اختلال روانی، سلامت ضعیف، بهره وری پایین و حتی مرگ قرار دارد.
هزینه های اقتصادی کمبود ریزمغذی ها نیز قابل توجه است و تولید ناخالص داخلی را به میزان 0.7-2 درصد در اکثر کشورهای در حال توسعه کاهش می دهد. زیان های جهانی در بهره وری اقتصادی ناشی از کمبود درشت مغذی ها و ریز مغذی ها به بیش از 2-3 درصد تولید ناخالص داخلی می رسد (شاخص گرسنگی جهانی 2014).
برای تغذیه جهان در سال 2050، باید کل تولید جهانی غذا را 70 درصد افزایش دهی این امر به طور فزاینده ای یک آب و هوای در حال تغییر را به چالش می کشد. احتمالاً تا سال 2030 عملکرد محصولات و مراتع در بسیاری از نقاط کاهش می یابد. در بخشهایی از برزیل، عملکرد برنج و گندم احتمالاً 14 درصد کاهش مییابد. تا سال 2050، تأثیرات گسترده بر مواد غذایی و کشاورزی با کاهش متوسط 8 درصدی در عملکرد هشت محصول اصلی غذایی در سراسر آفریقا و جنوب آسیا بسیار محتمل است.
چگونه می توانیم امنیت غذایی را ارتقا دهیم؟
بازده سرمایه گذاری در تحقیقات کشاورزی به خوبی مستند شده است. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد در طول پنج دهه گذشته، بهرهوری کشاورزی در سراسر جهان با تحقیق و توسعه کشاورزی (IFPRI 2013) که به بهبود معیشت میلیونها نفر از فقیرترین مردم جهان کمک کرده است، بسیار افزایش یافته است. این بدان معنا است که سرمایهگذاریهای هدفمند در تحقیق و پذیرش خروجیهای تحقیقاتی میتواند مزایای مستقیم و معنیداری برای افراد ناامن غذایی، که بیشتر آن ها کشاورزان خردهمالک هستند، داشته باشد.
رشد تولید ناخالص داخلی تولید شده توسط کشاورزی تا چهار برابر مؤثرتر از رشد تولید شده توسط سایر بخش ها در کاهش فقر است.
افزایش 1% در محصول کشاورزی منجر به کاهش 0.6 تا 1.2% در تعداد افرادی که زیر 1 دلار در روز زندگی می کنند می شود.
مشارکت های جدید اتحادیه آفریقا برای توسعه آفریقا و برنامه توسعه جامع کشاورزی آفریقا استدلال می کنند که بخش کشاورزی می تواند و باید به طور متوسط سالانه 6 درصد رشد کند تا نقش خود را در توسعه آفریقا ایفا کند.
در سراسر جنوب صحرای آفریقا، شکاف قابل توجهی بین بازده بالقوه و محصولاتی که در مزارع کشاورزان اتفاق میافتد وجود دارد. ما میتوانیم این شکاف را با دسترسی کشاورزان به نهادههایی مانند انواع محصولات پرمحصول و سازگار، کود، محصولات بهداشتی حیوانات و خدماتی مانند خدمات مالی و مشاوره فنی برطرف کنیم. این ها باید با سیاست های مناسب دولت تطبیق داده شوند. تحقیقات در این مناطق پتانسیل افزایش عملکرد کشاورزی و بهبود معیشت را دارد. آفریقا این پتانسیل را دارد که تولیدات کشاورزی خود را از نظر پولی از حدود 280 میلیارد دلار در اواخر دهه 2000 به 800 میلیارد دلار تا سال 2030 افزایش دهد.
نقش مهم کشاورزی در پرداختن به مسائل ناامنی غذایی و بیرون کشیدن آفریقا از فقر به طور گسترده ای به رسمیت شناخته شده است. جلالتمآب محمد ولد عبدالعزیز، رئیس اتحادیه آفریقا در سال 2014 اظهار داشت: «برای اکثر کشورها، کشاورزی در واقع میدان نبرد توسعه را تشکیل می دهد که در آن می توانیم در جنگ پیروز شویم. در مورد فقر، گرسنگی و خواری». رئیس جمهور موریتانی می افزاید که “کشاورزی در مرکز ثبات اقتصادی و همچنین سیاسی در آفریقا بوده و خواهد بود.”
در مورد جنسیت چطور؟
اگر زنان به اندازه مردان به منابع مولد دسترسی داشتند، می توانستند بازدهی در مزارع خود را 20 تا 30 درصد افزایش دهند. این به تنهایی کل تولید کشاورزی در کشورهای در حال توسعه را 2.5 تا 4 درصد افزایش می دهد که می تواند تعداد افراد گرسنه در جهان را بین 12 تا 17 درصد یا 100 تا 150 میلیون نفر کاهش دهد .
تسطیح زمین بازی و فراهم کردن دسترسی برابر زنان به زمین، دام، نهاده هایی مانند بذر و تجهیزات کشاورزی، حمایت های ترویجی و اعتبار ضروری است. زنان و مردان باید شرکای برابر در بهبود امنیت غذایی جهانی باشند.
مأخذ: سایت مرکز بین المللی تحقیقات امنیت غذایی استرالیا