بودجه ۱۴۰۲ نشان می‌دهد آیت الله رئیسی با مشکلات متعددی رو به رو خواهد بود

دولت سیزدهم در حالی دومین لایحه بودجه‌ را تدوین و به مجلس تقدیم کرده که هنوز با کسري بودجه امسال خود دست و پنجه نرم مي‌کند؛ وقتی به ردیف‌های بودجه 1402 مرتبط با موضوع های مهم کشور نگاه می شود، بیشتر شبیه یک شوخی تلخ است! انگاری بودجه نویسان شناختی از شرایط اقتصادی کشور ندارند. در لایحه پیشنهادی، دولت بسیاری از ردیف‌های حمایت اجتماعی را حذف یا کاهش داده است، برای نمونه بودجه قانون حمایت از هوای پاک نصف شده و بودجه مربوط به قانون حمایت از معلولان کاملاً حذف شده است، در مقابل رقم پیشنهادی دولت برای بنیاد شهید و امور ایثارگران در سال ۱۴۰۲ مبلغ ۷۲ هزار و ۴۲۶ میلیارد تومان است که در مقایسه با سال گذشته حدود ۲۴ هزار میلیارد تومان افزایش قابل توجهی بدون ارائه برنامه داشته است و شورای عالی حوزه های علمیه 60% و آستان امام خمینی(ره) 71%، بودجه صدا و سیما 31%، سازمان زندان‌ها 54% یا افزایش بودجه خاتم‌الانبیاء که معلوم نیست اعتبار 16 هزار میلیاردی را کجا می خواهد خرج ‌کند؟ حال دولت از مشقت های اقتصادی برای سال آینده صحبت می کند! به گفته نمایندگان و کارشناسان اقتصادی، لایحه بودجه ارائه‌ شده حداقل 40 درصد تورم‌زا است و این میزان تورم‌زا‌بودن، به‌مثابه زنگ خطری برای اقتصاد و تولید کشور است، شاید بیراه نباشد که بگوییم بودجه 1402 کشتی اقتصاد کشور را به ِگل خواهد نشاند. انگار نظام تصمیم گیری کشور با دنیای مدرن مشکل دارد، کاش دولت در تدوین بودجه پیشنهادی برای سال آینده به جای ادامه حرکت در مسیر همیشگی و البته اشتباه و جالب این که همیشه خود منتقد وضعیت اقتصادی دوره های قبل بوده، کمی خلاقیت به خرج می داد. دولت باید قبول کند که با کاهش درآمدهای نفتی، برنامه محکمی برای ایجاد منابع جدید و پایدار ندارد، اگر این امر مهم، مورد قبول آقایان قرار گیرد دیگر در جایگزینی این منبع مهم خود را با چالش های اساسی مواجه نمی کنند؛ دولت ها گاهی مالیات را افزایش می دهند که فشار بر گروه‌های خاص و فرار و معافیت‌های مالیاتی را به همراه می آورد؛ زمانی روی اوراق فروشی تمرکز می کنند که بدهی‌های سنگینی بابت آن ایجاد شده یا از بورس به عنوان ابزار تأمین مالی استفاده می کنند که نتیجه آن به وضوح دیده شده است. نگرانی از افزایش کسری بودجه و کاهش قدرت خرید مردم کاملاً جدی است. حالا که کشور با کاهش درآمدهای نفتی مواجه است دولت باید در این بین، رو به کاهش هزینه‌های خود آورد نه این که به روش‌های بسیار ناجوانمردانه به تورم دامن بزند. به اعتقاد کارشناسان امر، در بودجه 1402 مالیاتی که عمدتاً باید مردم و بخش خصوصی پرداخت کنند به رقم باور نکردنی ۸۳۸ هزار میلیارد تومان رسیده که به معنای ۵۹ درصد مالیات بیشتر در سال آتی خواهد بود، این به این معنا است که مردم به صورت میانگین باید ۱۹ درصد مالیات بیشتری از نرخ تورم پرداخت کنند، اتفاقی که انتقاد‌های بسیاری را در پی داشته است. در مقابل حقوق کارکنان تنها ۲۰ درصد افزایش یافته و رقم یارانه‌ها نیز صفر درصد رشد داشته است. طرف دیگر این قضیه البته مجلس است و همیشه طوری ولوله، هلهله برپا می کند که انگار قرار است بودجه‌ای با اصلاح ساختاری تحویل دهد که اقتصاد کشور را زیر و رو کند، ولی همیشه آشی می پزد که آش دهان سوزی هم از آب در نمی آید، اما اکنون عاقلانه این است که مجلس بپذیرد، امروز اولویت اول کشور، معیشت مردم است و هم مجلس و هم دولت باید نسبت به این موضوع توجه ویژه داشته و بودجه را به گونه ای تنظیم کنند که مردم در سفره خود حمایت دولت و مجلس را احساس کنند، نه این که احساس کنند رفقای رئیس جمهور در انتخابات، چه سهمی از بودجه کشور برده اند! آیا تاکنون نتیجه دولت انقلابی که نمی خواست سفره مردم را به برجام گره بزند، جز گسترش فقر و کاهش فروش بازاریان چیز دیگری بوده است؟ حال در این شرایط سیگنال بودجه ۱۴۰۲ به بازار چیست؟ جز تورم بیشتر، دلار گران‌تر و سفره های کوچک‌تر؟ درخصوص عجایب بودجه 1402 با مهدی پازوکی کارشناس ارشد بودجه‌ریزی گفتگویی انجام شد که آن چه در ذیل می خوانیم شرحی از این گفت و گو است:

نگاه کلی شما به بودجه سال 1402 چیست؟

اشکال اساسی بودجه 1402 این است که استراتژی اقتصادی دولت هنوز مشخص نیست. گویا این بودجه براساس برنامه ششم نوشته شده که براین اساس برنامه ششم یک سال دیگر تمدید شده، این همه به دولت روحانی فحش دادند و حالا مجدد برنامه ششم را تمدید کردند! دولت سیزدهم بودجه را به شدت انبساطی بسته است. با توجه به این که کشور در تحریم به سر می برد، اما مخارج دولت نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه با رشد فزاینده ای روبرو است.  با وجود آن که بودجه را با 36 روز تاخیر به مجلس بردند، اما وقتی به محتوای بودجه نگاه می‌کنیم می‌بینیم هیچ تغییر ماهوی در بودجه ایجاد نشده به‌جز این که بودجه نهادهای وابسته به جریان انقلابی مثل دانشگاه امام صادق، مجمع تشخیص مصلحت، دبیرخانه ستاد انقلاب فرهنگی به‌شدت افزایش یافته است.

بله برای ما هم سوال این است که علت افزایش 40 درصدی برخی از دستگاه ها چیست؟ این چه تناسب بودجه ای است؟ آیا نسبت ها معقول است؟ در واقع چه پیامی در آن ها نهفته است؟

در شرایط کنونی کشور بهتر بود دولت هزینه‌های غیرضروری را کاهش دهد. در سال 1400 با به قدرت رسیدن فارغ‌التحصیلان دانشگاه امام صادق، بودجه این دانشگاه رشد عجیبی پیدا کرد. بودجه 17میلیارد و 317 میلیون تومانی این دانشگاه در سال 1400 به 35 میلیارد و 937 میلیون تومان رسید که رشد دو برابری را نشان می‌دهد. دولت برای سال بعد بودجه این دانشگاه را به 44 میلیارد تومان رسانده است، چرا؟ همچنین در بودجه آشفتگی‌هایی دیده می‌شود، به‌طور نمونه بودجه آستان مقدس امام‌خمینی(ره) با 33 میلیارد تومان اعتبار در زیرمجموعه سازمان برنامه دیده شده است یا بودجه دانشگاه اهل بیت زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیده شده است، چه توجیهی وجود دارد که بودجه برخی از این نهادها بالای 50 درصد افزایش پیدا کرده است! مثلا بودجه ردیف کمک به صدا و سیما را ببینید! صدا و سیما اگر اعتبار ندارد بیخود می کند روزنامه جام جم را منتشر می کند، کجای دنیا یک تلویزیون دولتی روزنامه منتشر می کند. اگر درآمد دارد پس چرا از دولت کمک می گیرد؟! اصلا شبکه دو حذف شود چه اتفاقی رخ می دهد؟ اگر تعداد شبکه های صداوسیما کاهش پیدا کند به نفع اقتصاد ملی است. این که ما می گوییم بودجه مجمع تشخیص مصلحت نظام، دبیرخانه ستاد انقلاب فرهنگی، کمیته امداد، دانشگاه امام صادق، مؤسسات فرهنگی وابسته به حوزه علمیه و … به شدت بین 30 تا 50% افزایش پیدا کرده دلیل دارد، این افزایش بودجه اثرات منفی در اقتصاد خواهد داشت. وقتی منابع درآمدی دولت نمی تواند هزینه های دولت را تأمین کند در نتیجه باعث افزایش نقدینگی و تورم و کاهش ارزش پول ملی و در نهایت به ضرر افراد حقوق بگیر و متوسط و اقشار ضعیف جامعه می شود. قسمت عمده این افزایش بودجه حقوق پرسنل است که آن هم قرار است 20% افزایش پیدا کند پس چرا بودجه 40% افزایش پیدا کرده است؟! دولت خیلی از مسائل این بودجه را می تواند جمع و جور کند و جلوی برخی از ردیف های متفرقه سازمانها را بگیرد؛ بودجه شورای نگهبان که جدا است حالا در ردیف متفرقه برای ساختمان شورای نگهبان بودجه اختصاص داده شده، این قابل درک نیست اگر قرار است ساختمان بسازند در بودجه عمرانی در ردیف خودش اختصاص دهید در ردیف متفرقه چرا گذاشته اید؟! مگر ساختمان شورای نگهبان چه ایرادی دارد که ردیف متفرقه برای تعمیر ساختمانش بگیرد؟! شورای نگهبان 290 میلیارد تومان بودجه دارد 2میلیارد را برای تعمیر ساختمان بگذارد!

در آموزش و پرورش مشکل بودجه وجود دارد اما اعتبار دانشگاه پیام نور افزایش پیدا می کند، خب نگاه می‌کنیم می بینیم، معاون سازمان برنامه و بودجه رئیس قبلی دانشگاه پیام نور بوده است. مگر ما دانشگاه آزاد نداریم؟ چرا پیام نور را گسترش می‌دهید؟ بودجه پیام نور در سال ۱۴۰۰ معادل ۸۶۹۵ میلیارد ریال بوده است که در سال ۱۴۰۱، به ۱۳۲۷ هزار میلیارد ریال و برای سال آینده به ۱۵ هزار و ۸۸۳ میلیارد ریال رسیده است. این عدالت است؟ خب مگر آمریکایی‌ها احمقند که به پیام‌نوری‌ها بورس نمی‌دهند و به دانشجویان شریف بورس می‌دهند؟ ما چرا از نخبگان در اقتصاد استفاده نمی‌کنیم؟ در قم یک دانشگاه دولتی داریم، یک دانشگاه فرهنگیان داریم، یک دانشگاه صنعتی داریم، یک دانشگاه کوثر داریم، یک دانشگاه علوم انسانی حضرت معصومه، یک دانشگاه فنی حرفه‌ای داریم. همه این ها هم ردیف بودجه دارند! در شهرهایی دانشگاه تأسیس شده که در آن شهر زیرساخت های آموزش و پرورش کامل نمی باشد و پاسخگوی نیازهای دانش آموزان آن منطقه نیست. ما یک مؤسسه به نام الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت داریم که این با سازمان برنامه سنخیت دارد اما این را زیرمجموعه سازمان تبلیغات آورده‌اند! از دولت سوال دارم که این همه دولت‌های قبلی را می‌زدید و می‌گفتید غرب‌گرا هستند، بگویید چه چیزی از درون مؤسسه الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت درآمده است؟ نتایج آن را حداقل منتشر کنید که صاحب‌نظران بتوانند نظر بدهند. این مجموعه سال‌ها است پول می‌گیرد. مگر روحانیون در حوزه علمیه درس نمی‌خوانند؟ چرا باید یک دانشگاه معارف درست کنیم؟ این درس معارف تبدیل به یک زنگ تفریح دانشگاه‌ها شده است. اگر این رشته را حذف کنند به نفع اسلام و مسلمین است. مگر ما در دانشگاه تهران دانشکده مدیریت نداریم؟ خب یک گروه حکمرانی در آن تأسیس می‌کردید، چرا باید بروید یک دانشگاه حکمرانی بزنید و این همه بودجه به آن اختصاص دهید؟ این در حالی است که بسیاری از مدارس ما میز و تخته ندارند و از اولیا کمک می‌گیرند. حرف من این است الان که 3 قوه با هم یکی شدند می توانند هزینه های اضافی دولت را بکاهند.

به گفته آقای رئیسی، قطار پیشرفت در حال حرکت است، اما نسبت بودجه عمرانی هم در سال 1402 نسبت به سال گذشته کمتر شده، شما رشد اقتصادی برای کشور با این بودجه متصور هستید؟

این بودجه اصلا توسعه ای نیست، اگر قرار است اقتصاد توسعه پیدا کند و کشور به سمت پیشرفت برود این بودجه نباید برای آن نوشته شود. به یک جاهایی پول داده می شود که اصلا نباید داده شود اما به سازمانی باید بودجه تعلق گیرد ولی خبری از آن نیست. الان از نفت و گاز کشور به دلیل این که تکنولوژی نداریم و در بالادست صنعت نفت سرمایه گذاری نشده، نمی توانیم استفاده کنیم. تابستان ها مشکل قطعی برق داریم و زمستان ها مشکل قطعی گاز و هوای آلوده. در 30 سال گذشته به بودجه ایران نگاه کنید هیچ وقت بودجه عمرانی به طور کامل تحقق پیدا نکرده، دقیقا برعکسِ بودجه جاری دولت. منابع بودجه عمرانی این دولت هم تحقق پیدا نمی کند. به اعتقاد من این بودجه فاقد برنامه است و یک بودجه به هرجهت است و جای حذف بسیاری از ردیف های بودجه را دارد. من طرفدار شفافیت بودجه هستم. سوالم این است که این برنامه پیشرفتی که می‌گفتید چیست؟ این که همه‌اش پسرفت است. ۹ ماه از سال گذشته و ارزش پول ملی ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده و این به ضرر طبقه حقوق‎بگیر است. این لایحه بودجه را به من بدهند در عرض ۴۸ ساعت آن را می‌نویسم. نوشتن که مهم نیست، بلکه اثر آن اهمیت دارد. این بودجه منتج به رشد اقتصادی نمی‌شود. این‌ها همه هزینه دارد. اقتصاد ایران به شدت بی‌انضباط است. چرا در کشوری که ابعاد فقر در همه جای آن نمایان و ملموس است با پول بیت‌المال این‌چنین می‌کنند؟ دولت ها واقعا کشور را گران اداره می‌کنند.

در مورد درآمد نفت، صادرات یک و نیم میلیون بشکه نفت با قیمت 85 دلار بسیار خوشبینانه است و تحقق نیافتن آن یعنی کسری بودجه و تورم. چرا این ارقام را گذاشته اند؟ اغلب کشورهای اوپک زیر 80 دلار قیمت گذاشته اند! تازه تحریم ها هم برداشته نشده، چطور می توانیم یک و نیم میلیون بشکه نفت صادر کنیم؟

بزرگترین مشکل اقتصاد ایران این است که اقتصاد ایران به شدت بسته است و تعامل ما با جامعه جهانی صفر است، از طرف دیگر قرار است دستگاه هایی نفت را به فروش برسانند که اصلا این کاره نیستند. این مشکل در نیروگاه ها هم اتفاق افتاد، نیروگاه را به بنیاد شهید واگذار کرده اند، بنیاد شهید که بودجه اش را از دولت می گیرد! وزارت نیرو که بهتر از بنیاد شهید نیروگاه را اداره می کند! آیا الان وضعیت صنعت برق خوب شده؟ خب حالا فروش نفت را به ارگان های غیرتخصصی می سپارید؟ از طریق شرکت نفت که بهتر و عقلانی تر است و افراد متخصص در وزارت نفت که بیشتر از نیروی نظامی و انتظامی است! بنابراین این فروش تحقق پیدا نمی کند. به صراحت باید بگویم که سیستم بانکی ما با دنیا اصلا کار نمی کند بنابراین مجبورید به سمت اقتصاد چمدانی بروید که تبعات بسیار منفی در اقتصاد دارد یعنی از جامعه جهانی تقریبا حذف شده ایم و کشورهای منطقه هم با ما کار نمی کنند. در نتیجه باید برجام را بپذیریم، سیاست خارجی فعالی داشته باشیم و به دنبال تعامل با جامعه جهانی باشیم. الان فردی مسؤول میز مذاکره برجام است که اصلا برجام را قبول ندارد این فرد که نمی تواند این موضوع مهم را پیش ببرد! دولت باید رویکردش تغییر کند. تعامل با جامعه جهانی به نفع ایران است، ما خودمان قربانی تروریسم هستیم بنابراین پذیرفتن FATF به نفع ایران است. درنتیجه اگر برجام پذیرش نشود فروش یک ونیم میلیون بشکه نفت در روز تحقق پیدا نخواهد کرد.

اگر برجام حل نشود و ایران هم پیمان روسیه در جنگ اوکراین تلقی شود یعنی رابطه ایران و اروپا  هم در همان مسیری است که شبیه رابطه ایران و آمریکا است، آیا تحریم های بیشتر مجال افزایش درآمد نفتی را می دهد؟

این که دیگر قوز بالا قوز است. ایران باید تعادل را حفظ کند این که به سمت روسیه برود جز بدبختی و عقب گرد نیست. بحث من این نیست که با روسیه رابطه نداشته باشیم روسیه همسایه ماست اما در کنارش باید به قول دکتر مصدق سیاست موازنه منفی را حفظ کنیم؛ یعنی نه سلطه گر باشیم نه زیرسلطه باشیم. کسانی که با برجام مخالفت کردند، ایران را به عقب راندند و حالا ارتباط اقتصادی رسمی ما با دنیا تقریبا قطع شده، این به نفع دشمنان ملت ایران است. دولت اگر خواهان منافع ملی کشور است، به‌جای این طرح‌ها باید سیاست خارجه‌اش را اصلاح کند. در همه دنیا سیاست خارجی در خدمت توسعه و رشد اقتصادی آن کشور است؛ اما در ایران اقتصاد در گرو سیاست است. این روال درست نیست و عین دامن‌زدن به انزوای کشور است. ما علاوه بر این مشکلات گفته شده در حوزه اقتصاد دچار یک مساله دیگری نیز هستیم و آن این است که نیروهای با استعداد کشور یا از ایران خارج می شوند و یا مورد تأیید نهادهای مربوطه نیستند و اغلب افرادی که جذب نهادهای دولتی می شوند میانگین هوش تصمیم گیری های کلان و مدیریتی  لازم را ندارند  و نتیجه آن تصمیمات نادرست در حوزه اقتصادی است که تبعات آن متوجه مردم می گرد.

چرا علی الرغم آن که تورم سالانه در پایان آذر ماه 45درصد است، حقوق ها فقط 20درصد افزایش یافته است؟

دولت سال گذشته با تصمیم خود برای افزایش حقوق تأمین اجتماعی حتی بازنشستگانش، بیکاری را تشدید کرد و مخارج دولت را بالا برد. دولت در ابتدای امسال 10% از حقوق کارکنان را و یک 10% دیگر را در مهر ماه افزایش داد، این افزایش به این دلیل بود که  بالای 40% حقوق تأمین اجتماعی را افزایش داده بود. دولت باید توجه کند که اول باید تورم را کنترل کند که آن هم با کنترل نقدینگی امکان پذیر است. دولت باید بودجه را منضبط کند و بودجه را انبساطی نبندد تا مخارج غیرضروری را کاهش دهد. درست است که دولت سال گذشته 40% حقوق ها را افزایش داده اما قدرت خرید کارگران به شدت کاهش پیدا کرد. بنابراین افزایش حقوق راهکار عدالت نیست.

با توجه به تورم و رکود اقتصادی چرا درآمدهای مالیاتی افزایش قابل توجه ای داشته است؟ از طرف دیگر فروش اوراق مالی هم افزایش داشته، آیا مردم حاضرند این اوراق را با نرخ کمتر از تورم خریداری کنند؟ و اگر نه پس بانک ها باید خریداری کنند این که یعنی بازهم افزایش تورم؟!

یکی از منابع مهم درآمدی دولت مالیات است من با این که نرخ مالیات افزایش پیدا کند کاملا مخالفم، زیرا باعث تشدید رکود در اقتصاد می شود اما واقعیت این است که در اقتصاد ایران فرار مالیاتی بسیار زیاد وجود دارد یعنی ایران بهشت دلالان، واسطه گران و کلاه برداران است؛ در حالي که هيچ فرد و يا نهاد دولتي يا غيردولتي نبايد در دايره اخذ ماليات مشمول معافيت شوند، چرا که همين مساله تاکنون باعث رانت‌هاي گوناگون شده که علاوه بر ايجاد مانع در اخذ ماليات و کسب درآمدهاي دولتي منجر به نارضايتي‌هاي مردم مي‌شود. فرار مالياتي يکي ديگر از گزينه‌هايي است که دولت مي‌تواند در سال آينده با استفاده از تکنولوژي‌هاي نوين اطلاعاتي و با استفاده از ابزارهاي نظارتي دقيق مانع از وقوع آن شود.

از طرف دیگر یکی از راهکارهای تأمین مالی دولت فروش اوراق است، منتهی به شرط این که منطقی باشد. معلوم است که مردم حاضر به خرید این اوراق با نرخ کمتر از تورم نیستند! طبق برنامه‌ريزي‌هاي انجام شده تا پايان سال براي تأمين اعتبار سررسيد اوراق بهادار حدود 70 هزار ميليارد تومان اوراق جديد بايد منتشر کند و اين مسأله مي‌تواند روي بودجه سال آينده هم تاثير بگذارد زيرا بايد فکري براي بازپرداخت يا تمديد همين اوراق در بودجه داشته باشد. مشکل ما بی انظباطی پولی و مالی است که اقتصاد ایران را فراگرفته است. اقتصاد ایران به شدت از شلختگی مالی رنج می برد. ببینید در کل می خواهم بگویم که اوضاع اقتصاد خوب نیست با این بودجه بحرانی تر هم خواهد شد، بحرانی که دولت از همین حالا باید به فکر پاسخ دادن به چالش ها و نارضایتی هایی که در پی خواهد داشت، باشد.