اقتصاد رانتی(Rent Seeking Economy)

زمانى كه آدام اسميت[1] عوامل توليد را در زمين، سرمايه، نيروى كار و كار آفرين[2] تعريف نمود، بر اين باور نيز بود كه انسان ها در دوران اقتصادى كشاورز- محور[3] ممكن است درآمد خود را به طرق مختلف از يكى از شبكه های عامليت توليد كسب نمايند.

بدين مفهوم كه:

  • سرمايه گذار همواره با در اختيار گذاردن سرمايه خود در روند توليد كسب درآمد كند كه معمولا از درجه ریسك بالایى براى بازگشت سرمايه و بهره حاصل از آن رو به رو است.
  • نيروى كار با در اختيار گذاردن توانایى فيزيكی خود كه ثابت و پايدار نبوده و به صورت تدريجى رو به اضمحلال است از طریق ارائه خدمات کاری متناسب با میزان ساعات كارى ارائه شده، ميزان تخصص و توانایى خويش درآمد كسب مى نمايد و به دليل آن كه تضمينى براى تداوم مستمر آن وجود ندارد ممكن است همواره با ريسك بيكاری رو به رو باشد.
  • كار آفرين نيز ممكن است ضريب موفقيتش با رخداد موانع غير قابل پيش­بينى در روند كار توليد كاهش يافته و يا حتى با شكست رو به رو گردد.
  • و بالاخره، اربابان و صاحبان زمین می توانند بدون هیچ ریسکی از طریق اجاره املاک خود به کارفرما و اخذ مبلغ معینی بابت اجاره بها[4] برای مدتی معین درآمدی سرشار کسب کنند. بنابراین تفاوت این عامل تولید با سه عامل دیگر در عدم ریسک پذیری و همچنین عدم مشارکت محسوس در روند تولید است.

با گذر جامعه بشری از دوره اقتصاد كشاورزی و ورود به دوران اقتصاد صنعت- محور[5] و سپس تكنولوژى- محور[6] ، دانش- محور[7] و حتى دوران اقتصادى خلاقيت – محور[8] ، مفهوم رانت نيز متحول شده است.

تعريف مدرن رانت:

ترم اقتصادى رايج رانت به عملى اطلاق مى شود كه در آن چهار چوب، گروهى از فعالان اقتصادى از طريق نفوذ در شبكه قانون گذار و دولتى و تحميل ضوابطى كه معمولا تخريب كننده رقابت در عرصه توليد است، در صدد كسب بهره بيشتر از سهم توليد ثروت بوده، بدون آن كه دخالتى در روند آن داشته باشند. در واقع، اين افراد نقشى در خلق ارزش افزوده اقتصادى ندارند و در برخى مواقع باعث افزايش هزينه توليد نيز مى گردند. بديهى است صاحبان سرمايه در برخى اوقات براى لابى با سياست مداران و قانون گذاران و متقاعد نمودن ايشان برای اهداف انحصارى خود هزينه های گزافى را متحمل مى شوند و گرچه اين گونه هزينه ها (رانت طلبى)[9] نقش و مشاركتى در روند توليد ندارند، ليكن همواره در هزينه تمام شده توليد گنجانيده مى گردند.

اشكال مختلف رانت های رايج عبار تند از:

  • لابى كردن براى اخذ سوبسيد های دولتى و حتى كمك های بلاعوض[10] در برخى از واحد های توليدى مورد نظر
  • لابى كردن براى ايجاد فضاى فرار مالياتى و حمايت های تعرفه اى براى برخى از واحد های توليدى مورد نظر
  • لابى كردن براى اخذ انحصار در توليد، توزيع، واردات و صادرات براى برخى بنگاه های اقتصادى خاص

مضار رانت طلبى:

١-  نظام رانتی در اقتصاد باعث افزايش هزينه براى بخش های ديگر از شبكه توليد می شود كه از رانت حظ و بهره ای نمی برند و مآلاً منتج به حذف رقبا از صحنه فعاليت اقتصادى مى گردد.

٢- از آن جایى كه محركه اصلى فعالان اقتصادى منفعت طلبى است، عوامل لابى به كار گرفته شده در راستای بخشى از توليدات كه بهره بيشترى براى فعال اقتصادى را دارند اعمال نفوذ مى كنند. در اين راستا، اقتصاد رانتی باعث مى گردد كه منابع اوليه و زيربنایى، در جهت توليد كالاهایى به كار گرفته شود كه چندان مورد نياز عامه نبوده بلكه بيشتر منافع اقتصادى توليد كننده را فراهم مى سازد. ترديد نيست كه در اين وضعيت دو طبقه زيرين و فوقانى در جامعه ايجاد مى گردد، طبقه اى كه حتى الامكان فراهم نمودن نيازهای اوليه اقتصاد خود را ندارد و طبقه اى ديگر كه لوكس ترين كالاهای توليدى را تقاضا مى كند.

٣- رانت طلبى همچنين باعث تخريب نظام بازار و قيمت گذاری مى گردد.

4-  محدوديت رقابت، موانع گسترده اى برای ورود به شبكه توليد و توزيع ايجاد مى كند و مى تواند خلاقيت ها را در نطفه خفه كند.[11]

5- تجربه نشان داده است كه انحصار طلبى همواره آغازى براى ايجاد شبكه فساد در نظام اقتصادى بوده است كه همچون بيمارى وبا در بازه زمانى كوتاهى در كل جامعه گسترش مى يابد و مشكلات جدى و نگرانی های منجر به نافرمانى هاى اجتماعى به همراه خواهد آورد.


[1] Adam Smith

[2] Capital,Labour,Land and Entrepreneur

[3] Agricultural Based Economy

[4] Rent

[5] Industry Based Economy

[6] Technology Based Economy

[7] Knowledge Based Economy

[8] Innovation Based Economy

[9] Rent Seeking

[10] Grant

[11] Cut through competition